۱۳۹۴/۰۹/۲۹

درستی‌سنجی اظهارات نماینده شهررضا درباره «آزادی رسانه‌ای در ایران»

Fact Checking Icons-Final-07

آزادی بیان و رسانه در ایران یکی از حقوقی است که با وجود تاکید بر آن در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، همواره توسط نهادهای حکومتی محدود و حتی در بسیاری موارد سرکوب شده است. این در حالی است که مطابق ماده ۴ فصل سوم قانون مطبوعات نیز «هیچ مقام دولتی و غیردولتی حق ندارد برای چاپ مطلب یا مقاله‌ای درصدد اعمال فشار بر مطبوعات برآید یا به سانسور و كنترل نشریات مبادرت كند». بازداشت روزنامه‌نگاران، توقیف مطبوعات، سانسور و آنچه «خطوط قرمز» خوانده می‌شود، از موارد نقض آزادی بیان و حقوق مطبوعات است. در چنین شرایطی اما یک نماینده مجلس «آزادی رسانه‌ای» را یکی از ویژگی‌های رسانه‌ای در ایران توصیف کرده است.

عوض حیدرپور نماینده شهرضا در استان اصفهان گفته است: «آزادی رسانه‌ای از ویژگی‌های مثبت ایران است، زیرا هم‌اکنون رسانه‌ها در تمام جهات می‌توانند موضوعات را بررسی و نقد کنند».

از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم، دولت حسن روحانی، فضای کلی رسانه‌ها به ویژه نسبت به دولت دوم محمود احمدی‌نژاد با گشایش نسبی همراه بوده است اما با این حال بازداشت روزنامه‌نگاران و توقیف موردی مطبوعات و دستورالعمل‌ها و ممنوعیت‌های مختلف همچنان ادامه دارد.

از طرفی دولت و حتی شخص حسن روحانی به صراحت مواردی چون بازداشت روزنامه‌نگاران را به دستگاه‌ها و نهادهای مخالف دولت نسبت می‌دهد و از طرف دیگر مخالفان تندروی دولت در جناح اصولگرا مدعی هستند که دولت جلوی انتقادشان را در جریان توافق هسته‌ای گرفته است.

با این حال در دو ماه گذشته چند روزنامه‌نگار از جمله عیسی سحرخیز، احسان مازندرانی (مدیرمسئول روزنامه فرهیختگان)، سامان صفرزایی (روزنامه‌نگار در نشریه اندیشه پویا)، آفرین چیت‌ساز، یادداشت‌نویس روزنامه ایران و هادی حیدری کارتونیست روزنامه شهروند بازداشت شده‌اند.

علی مطهری نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی نیز پس از دستگیری خبرنگاران به این موضوع واکنش نشان داد و گفت: «نباید طوری شود که کلمه نفوذ هم مثل کلمه فتنه به صورت ابزاری برای به حاشیه راندن رقبای سیاسی و سرکوب منتقدان درآید.» احمد توکلی دیگر نماینده تهران هم تلویحا از بازداشت روزنامه‌نگاران انتقاد کرد و گفت: «از جزییات این دستگیری‌ها اطلاعی ندارم. اما حسب سابقه‌ای که پیشتر هم وجود داشته است نگرانم دغدغه مبنایی و عمیق رهبر انقلاب به اقدامات امنیتی و انتظامی خلاصه شود».

علاوه بر انتقاد برخی از نمایندگان مجلس و مقام‌های دولتی به این بازداشت‌ها، حسن روحانی رییس جمهور شخصا به این بازداشت‌ها اعتراض کرد و گفت: «بی‌خودی نرویم عده‌ای را بگیریم و پرونده‌سازی کنیم و بعدش هم بگوییم این خط، خط نفوذ است. واقعا با نفوذ مبارزه کنیم و با کلمه نفوذ بازی نکنیم.»

حتی غلامعلی حدادعادل نماینده اصولگرای مجلس نیز می‌گوید که از بازداشت روزنامه‌نگاران راضی نیست اما آن را اقدامی برای مقابله با «نفوذ» عنوان می‌کند: «در طول برگزاری نمایشگاه یكی از اخبار، خبر دستگیری تنی چند از روزنامه‌نگاران بود. بنده هم از نفس اینكه چنین اتفاقی افتاده، استقبال نمی‌كنم». این در حالی است که روزنامه ایران در سرمقاله خود ضمن رد اتهام «نفوذ» به روزنامه‌نگاران بازداشت شده، نوشت: «نفوذ زمانی رخ می‌دهد که دولت مثل هشت سال دولت گذشته به جای مذاکره آشکار و رسمی، به دیپلماسی پنهان روی آورد و فاجعه نفوذ و وابستگی زمانی دامن یک کشور را می‌گیرد که یک کشور همه ابزارها و اهرم‌های قدرت خود را در منطقه و نظام جهانی از دست بدهد و به صورت یک عضو منزوی و مطرود دربیاید. وضعیتی که دقیقاً در سال‌های پایانی دولت دهم پیدا شد».

علاوه براین ماجرای ممنوع‌البیانی و ممنوع‌التصویری محمد خاتمی رییس‌جمهوری سال‌های ۷۶ تا ۸۴ ایران که از بهمن سال ۹۳ تاکنون بارها مورد تاکید سخنگوی قوه قضاییه قرار گرفته است در کنار اعمال ممنوعیت‌های مشابه درباره میرحسین موسوی و مهدی کروبی و زهرا رهنورد در روزنامه‌ها، از جمله موارد آشکاری است که نشان می‌دهد «آزادی رسانه‌ها» در ایران با محدودیت‌های گسترده و دستوری نهادهای مختلف حکومتی مواجه است.

همچنین علی مطهری نماینده مجلس از «خط قرمزهای مصنوعی» برای ایجاد محدودیت و سانسور در رسانه‌ها نیز به این نکته اشاره می‌کند: «نباید برای آزاد‌اندیشی قید بگذاریم. برای مشخص شدن عظمت انقلاب همه باید آزاد باشند٬ اما متاسفانه گاهی برخی خطوط قرمز مصنوعی درست می‌کنند و می‌گویند نباید درباره فلان موضوع صحبت کنیم که ما موافق این موضوع نیستیم».

اما این تنها اصلاح‌طلبان و حامیان دولت نیستند که از محدودیت و سانسور و بازداشت روزنامه‌نگاران و توقیف مطبوعات توسط نهادهای حکومتی غیرانتخابی انتقاد می‌کنند و حتی قربانی آن می‌شوند. در سوی دیگر، طیف‌هایی از اصولگرایان تندرو و مخالف دولت حسن روحانی خود را قربانی محدودیت رسانه‌ای دولت معرفی می‌کنند. برای نمونه سردبیر روزنامه «وطن امروز» به همراه تعدادی دیگر از روزنامه‌ها و رسانه‌های نزدیک به جناح اصولگرا، نمایشگاه مطبوعات سال جاری را تحریم کرد و نوشت: «چرا روزنامه وطن امروز را درباره آل‌سعود و به خاطر نوشتن درباره پرونده فساد نفتی کرسنت و سقوط بورس و اینکه روشنفکر یعنی جلال، روحانی یعنی طالقانی و موارد متعدد دیگر، توبیخ کرده و به دادگاه فرستاده‌اند؟» همچنین سردبیر وطن امروز در صفحه ایسنتاگرام خود به دولتی که نقد را نمی‌پذیرد و با دادگاه و فشار امنیتی انتظامی اقتصادی پاسخ رسانه‌های منتقد را می‌دهد نیز اعتراض کرد.

این در حالی است که حمید رسایی، نماینده اصولگرای مجلس نیز نسبت به عدم آزادی بیان در مطبوعات اعتراض کرده و در خصوص توقیف موقت نشریه خود، هفته‌نامه ۹ دی، چنین می‌گوید: «دولت مدعی دفاع از آزادی بیان، ۹ دی را توقیف می‌کرد و هر سه بار، مهم‌ترین دلیل توقیف ۹ دی مربوط به نقدهای این نشریه نسبت به توافقنامه‌های هسته‌ای دولت می‌شد».

با توجه به موارد متعدد و آشکاری که بیانگر فقدان آزادی رسانه‌ای در ایران است و به استناد اصرار و تاکید نهادهای مختلف حکومتی ایران بر بازداشت روزنامه‌نگاران، اعمال سانسور و محدودیت رسانه‌ای، پای گفته‌ی عوض حیدرپور نماینده‌ی شهررضا مُهرِ «شاخدار» می‌زنیم.

  • درست: گفته صحیح است و نکته‌ی مهمی از قلم نیافتاده است.
  • کم و‌بیش درست: گفته صحیح است ولی نیاز به توضیح و اطلاعات بیشتر دارد.
  • نیمه‌درست: گفته تا اندازه‌ای صحیح است ولی جزییات مهمی ذکر نشده مانده و یا مواردی خارج از متن اصلی بیان شده است.
  • کم‌و‌بیش‌ نادرست: گفته بخش‌های صحیحی در بطن خود دارد ولی فکت‌ها و نکات حیاتی‌ای را نادیده می‌گیرد که در غیر اینصورت تصور متفاوتی را القا می‌کرد.
  • نادرست:گفته صحیح نیست.
  • شاخ‌دار!: گفته نادرست و مضحک است.