۱۳۹۴/۱۱/۰۵

تغییر چهره مردانه مجلس و ضرورت پرش از مانع

a15-a0e74

رد صلاحیت گسترده کاندیداهای دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی،‌ کمپین تغییر چهره مردانه مجلس را با یک علامت سوال بزرگ مواجه کرده است. آیا دریچه‌های امید برای زنان بسته شد؟ براساس گزارش های منتشر شده تمامی زنان نامزد انتخابات که در رابطه‌ای نزدیک به این کمپین، فعالیت داشتند، رد صلاحیت شده‌اند. زن شاخصی که بتواند نماد این کمپین باشد در عرصه رقابت باقی نمانده است. سهیلا جلودارزاده نماینده مجلس ششم تنها زن مطرح اصلاح طلبی است که توانسته از فیلتر شورای نگهبان عبور و در عرصه رقابت انتخاباتی باقی بماند. بدون شک در مجلسی با ۲۹۰ کرسی یک یا چند نماینده به تنهایی نمی‌توانند، تاثیرگذاری چندانی داشته باشند و از ظواهر امر پیداست که اوضاع برای زنان، تغییر چندانی نخواهد کرد. در خوشبینانه ترین حالت، حضور ۳ درصدی زنان در مجلس دهم تا ۵ درصد افزایش یابد و هنوز با مطالبه ۳۰ درصدی کمپین، فاصله بسیار است. کدام استراتژی می تواند بازی را در میانه میدان به نفع زنان تغییر دهد؟

۱- اعضای کمپین در واکنش به رد صلاحیت گسترده کاندیداهای زن،‌ استراتژی خود را اینگونه تبیین کرده‌اند: اول، زنان رد صلاحیت شده به شورای نگهبان اعتراض کنند.دوم،‌ تقاضا از شورای نگهبان برای تجدید نظر در آرای هیات نظارت.

هسته مرکزی کمپین تغییر چهره مردانه در بیانیه‌ای که صادر کرده‌اند، به این پرسش پاسخ نداده‌اند که اگر این دو گزینه نتیجه‌ای در برنداشت گام بعدی آنها چیست؟

۲- هم طراحان کمپین و هم ناظران سیاسی،‌ از پیش می‌دانستند که زنان نزدیک به مدرسه فمنیستی، که با پرچم تغییر چهره مردانه مجلس وارد میدان شده‌اند، شانسی برای تایید صلاحیت ندارند، بلکه آنها بر این باور بودند که زنان نزدیکتری به جنبش زنان از طیف‌های اصلاح طلب و میانه رو در صحنه باقی بمانند و با تلاش برای رای آوری آنها،‌ فرصت طرح و بررسی مسایل زنان در مجلس دهم مهیا شود. آنچه باعث شگفتی فعالان کمپین و فعالان سیاسی اصلاح طلب شد،‌ رد صلاحیت فله‌ای کاندیداها و باقی ماندن حدود ۱ تا ۵ کاندیدای غیراصولگرا در عرصه رقابت انتخاباتی بود. در چنین فضایی آنچه مهم به نظر می رسد پافشاری بر استراتژی آنها بر تغییر چهره مردانه مجلس از طریق کاندیداهای باقی مانده در صحنه انتخابات است. این استراتژی از دو زاویه قابل پیگیری است:

اول: کشف زنان باقی مانده در عرصه رقابت در حوزه های انتخابیه سراسر کشور

نگاهی به آمار تایید صلاحیت‌ها نشان می دهد که هنوز ۴۸۱۶ کاندیدا در صحنه باقی مانده‌اند. اگرچه اکثریت قاطع آنها به جناح اصولگرا تعلق دارند و نمی توان در میان آنها چندان به کشف کاندیداهای حامی حقوق زنان خوش‌بین بود ولی بدون شک هستند کاندیداهای مستقلی که حضورشان در مجلس می‌تواند حداقل گامی بسوی ارتقای سطح مشارکت سیاسی زنان به عنوان یک کار زیربنایی برای جنبش زنان باشد (در مجلس پنجم در جریان بررسی یک طرح در خصوص مسایل زنان،‌ فائزه هاشمی نماینده اصلاح طلب (خط امامی) آن مجلس به عنوان طراح صحبت کرد و پس از او مرضیه وحید دستجردی نماینده اصولگرای آن مجلس در دفاع از طرح هاشمی سخن گفت. وقتی نوبت به مخالفان رسید، محمدرضا فاکر نماینده تندروی مجلس سخنرانی دستجردی را مورد انتقاد قرار داد. با این مضمون که چرا وقتی نوبت مسایل زنان می‌شود امثال خانم وحید دستجردی هم با کسی مثل فائزه هاشمی هم دست می‌شود).

نگاهی به فهرست تایید صلاحیت شدگان در استان‌های مختلف کشور نشان می‌دهد که تعدادی زن در عرصه رقابت باقی مانده که می‌توان در میان آنها نیروهای قابل اتکا یافت و با  برنامه‌ریزی اصولی و حمایت گسترده از آنها، راه مجلس را برایشان کوتاه کرد. زنانی همچون:

لاله صمدپور، اعظم محمدی نیا، مرضیه وحید دستجردی،‌ آمنه مالمیر، سمانه اسدی،‌ سهیلا مهاجری خامنه،‌ مهدیه نامدار،‌ معصومه ترکاشوند،‌ فاطمه قیاسی،‌ عصمت توتونچی،‌ فاطمه شیرین آبادی،‌ مهین مسندیان، فاطمه هنرور،‌ فاطمه امیری رز، مرجان حسین‌زاده، زهرا عبدی پیرانفر،‌ فهیمه سلطانی کیا،‌ اقلیمه نصیری، زهرا نیک طبع و ده‌ها نامزد دیگر تایید شده در اقصی نقاط ایران.

دوم: نه به کاندیداهای مخالف حقوق زنان

یکی از شعارهای کمپین تغییر چهره مردانه مجلس،‌ حمایت از کاندیداهای مرد مدافع حقوق زنان در کنار زنان بود. شاید کمتر بتوان در فهرست کاندیداهای باقی مانده، مردانی پیدا کرد که فعالیتی در راستای استیفای حقوق زنان انجام داده باشند، ولی طرح پرسش در خصوص اندیشه های کاندیداها در حوزه زنان، به عنوان یک سوال مهم انتخاباتی،‌ می‌تواند کاندیداها را نسبت به مسایل زنان حساس و فرصتی برای شناسایی کاندیداهایی با اندیشه‌های حمایتی در حوزه زنان را شناسایی و از آنها حمایت کرد. اما در نقطه مقابل مردان زیادی در میان کاندیداهای تایید شده وجود دارند که مخالفت شان با حقوق زنان،‌ اظهر من الشمس است. از این رو با معرفی آنها به مردم می‌توان کمپین نه به کاندیداهای مخالف حقوق زنان را ایجاد و تلاش کرد چنین کاندیداهایی به مجلس راه نیابند. کسانی همچون اکثر کاندیداهای عضو جبهه پایداری و نمایندگان ضد زن مجلس نهم، که طی سال‌های گذشته ثابت کرده‌اند، که قرابتی با حقوق زنان ندارند.

نکته آخر اینکه در فضای موجود تاکید بیش از اندازه روی قلع و قمع گسترده کاندیداهای زن و غفلت ظرفیت‌های موجود در نیمه پر لیوان (حدود ۵ هزار کاندیدای تایید صلاحیت شده)،‌ باعث دلسردی مردم از شرکت در انتخابات و تقویت تمایل به تحریم خواهد شد و باید منتظر مجلسی بدتر از مجلس نهم باشیم،‌ حال آنکه با هوشمندی می‌توان از فرصت انتخابات با همه‌ کاستی‌هایش بهره‌ها جست.