استان سمنان
شما می توانید نظراتتان را در این جا مطرح کنید. هویت شما ناشناس باقی خواهد ماند. ما در نظر داریم که سوالاتی که از طرف شما به دست ما می رسد را بر روی سایت درج کنیم. ما همچنین سوالات مطرح شده توسط خبرنگاران و عموم مردم را نیز در سایت به اشتراک می گذاریم.
تعداد رایدهندگان تا امروز
۱۳۹۴/۱۱/۰۱
کاظم جلالی: جای تعجب از کسانی است که دیروز وقتی پرونده هستهای به شورای امنیت رفت و ۷ قطعنامه ظالمانه علیه کشور وضع شد، جشن میگرفتند و تحریمها را کاغذ پاره میدانستند، اما امروز طلبکارانه تلاش میکنند تا مردم را ناامید نمایند
کاظم جلالی در نشست علنی امروز ( یکشنبه 27 دی) مجلس در نطق میان دستور خود با اشاره به اجرای برجام، گفت: امروز در تاریخ ایران اسلامی روز بزرگی است، روزی که تحریمهای ظالمانه علیه ملتی بزرگ، با ایستادگی بر روی آرمانها و با مذاکره مبتنی بر عقلانیت برداشته شد.
نماینده مردم شاهرود و میامی در مجلس، تصریح کرد: بیتردید یکی از مهمترین موضوعات در تاریخ پس از انقلاب اسلامی، چالش با قدرتهای بینالمللی در موضوع هستهای بوده است.
وی افزود: در موضوع هستهای کار تا آنجا پیش رفت که کشورمان به ناحق در ذیل فصل هفتم منشور مللمتحد قرار گرفت و آمریکا و انگلیس پیشنویس قطعنامه مینوشتند و روسیه و چین نیز آن را به تصویب میرسانند. طبعا استمرار این مسیر ما را با آیندهای مبهم دچار میساخت.
جلالی یادآور شد: خوشبختانه با درایت و هوشمندی مقام معظم رهبری، راهی باز و مذاکراتی آغاز شد و با مدیریت مجدانه ریاست محترم جمهوری و دولت محترم و تیم مذاکره کننده هستهای این مذاکرات به نتیجه رسید و کشور از یک مشکل بزرگ نجات یافت.
وی ادامه داد: در این جا شایسته است از مقام معظم رهبری، ملت نستوه، ریاست محترم جمهوری، ریاست محترم مجلس شورای اسلامی، همکاران ارجمندم و دولت محترم به ویژه از تیم مذاکره کننده هستهای، شخصیتهای ارزنده عاقل ملی همانند آقایان: دکتر ظریف، دکتر صالحی، دکتر عراقچی، دکتر تختروانچی و دکتر بعیدینژاد قدردانی نمایم و به ارواح طیبه همه شهیدان خصوصا شهدای همیشه جاویدان هستهای درود و سلام خالصانه تقدیم نمایم.
رییس مرکز پژوهشهای مجلس توضیح داد: البته از منتقدان عاقل و دارای نیتخیر نیز که با دلسوزی در پی تامین منافع ملی بودند ولیکن در تشخیص مصادیق اشتباه میکردند، نیز تشکر میکنم .
وی در ادامه خاطرنشان کرد: لیکن تعجب از کسانی است که مسائل جناحی و مخالفت با دولت را بر منافع ملی ترجیح دادند. اینان کسانی هستند که دیروز وقتی پرونده هستهای به شورای امنیت رفت و 7 قطعنامه ظالمانه علیه کشور وضع شد، جشن میگرفتند و آن روز تحریمها را کاغذ پاره میدانستند .اما امروز طلبکارانه تلاش میکنند تا مردم را ناامید نمایند البته حق دارند چون همه پیشبینیها و تحلیلهای آنان خلاف واقع درآمد. آنان در ابتدا میگفتند حق غنیسازی ما را به رسمیت نخواهند شناخت و در نتیجه مذاکرات با شکست مواجه خواهد شد. هنگامی که از این مرحله عبور کردیم بر روی برجام چتر انداختند تا برجام را در نزد افکار عمومی بد و یا حداقل مبهم جلوه دهند . در مرحله دیگر تلاش کردند مجلس را در مقابل برجام قرار دهند و موضوع PMD و عدم حل آن را در اذهان عمومی عمده کردند ولی در هیچکدام از این مراحل توفیق نیافتند . اخیرا نیز تلاش بسیار کردند تا اثبات نمایند که تحریمها برداشته نخواهد شد و امروز غلط بودن این تحلیل آنان نیز به اثبات رسید.
وی افزود: من نمیخواهم به گذشته و اشتباهات آن که بسیار است، بپردازم. اما یک سوال مبهم ذهن مرا به خود مشغول داشته است و آن اینکه چرا برخی از دستگاهها و شخصیتها تلاش میکنند تا مردم را مایوس کنند، چرا اصرار دارند که القاء کنند تحریمها برداشته نمیشود، وضع اقتصادی خوب نمیشود. آنان فکر میکنند با اینکار علیه دولت یا علیه مجلس حرف میزنند، در حالیکه گرد یاس پاشیدن در جامعه مردم را نسبت به اصل نظام مایوس میکند و مخالف مشی امام و رهبری است.
جلالی تصریح کرد: مهمتر اینکه همین کسانی که امروز به دنبال سرقت امید از مردم هستند مرتبا مشکلات امروز جامعه را از جمله بیکاری، رکود و فقر را به رخ مسئولین میکشند. گویا به تازگی چشمانشان بر این مشکلات گشوده شده است و دیروز فقر ، فشار تحریم ها ، بیکاری، فساد ، بی عدالتی ، فساد اداری و… را نمی دیدند .
وی در ادامه خاطرنشان کرد: از گفتن این مطالب قصد سرکوب زدن به هیچ کس را ندارم فقط متذکر می شوم که اگر صادقانه به دنبال حل مشکلات مردم و کشور هستید بیایید دستدردست هم نهیم و با تاسی از سیره امام و رهبری به دولت و مسئولین کمک نماییم تا از رکود خارج شویم.
رییس مرکز پژوهشهای مجلس یادآور شد: خیل عظیم تحصیل کردگان بیکار همانند بمب ساعتی در حال کوک شدن است، وضعیت مردم و معیشت سخت آنان، خصوصا قشر مستضعف که صاحبان اصلی این انقلاب و کشورند، به ویژه کارگران مظلوم ، کشاورزان سختکوش، بازنشستگان محروم با این دریافتی های ناچیز که برخی از آنان همانند بازنشستگان فولاد با تاخیر چند ماهه دریافت حقوق خود مواجهاند و به تعبیری حقوق خود را از مسئولین گدایی می کنند و این زیبنده این قشر محترم نیست.
وی افزود: وضعیت طلاق، مواد مخدر، روانگردان ها ، خانوادههای مظلوم دچار این پدیده ها و دهها مسئله دیگر همه و همه ما را بر آن می دارد که بر روی منافع ملی و گذر مردم از این مشکلات پیچیده وفاق نماییم و جبهه همدلی و همزمانی مبتنیبر عقلانیت و خردورزی ملی را در جهت حل معضلات مردم رنج دیده ایران اسلامی بنا کنیم و مردم را ناامید نکنیم .
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس توضیح داد: امروز برجام به فرجام رسیده است و نوبت کار، تلاش و سازندگی ایران اسلامی است .
وی تصریح کرد: در مقابل خیل عظیم مشکلات، نسخه شفابخش همانی است که مقام معظم رهبری در نامگذاری امسال به عنوان نقشه راه اعلام کردهاند و آن همدلی و همزبانی ملت و دولت است. این یعنی ائتلاف و اتحاد همه مسئولان و سیاستمداران جناحها بر سر حل مشکلات مردم.
رییس مرکز پژوهشهای مجلس با تاکید براینکه برجام همه راه نبود، خاطرنشان کرد: گام دوم و اصلی، تولد یک اجماع ملی عاقلانه و به دور از دعواهای بیحاصل جناحی جهت عملیاتی کردن مطالبات مردم در عرصه اقتصاد و بهبود معیشت است.
وی با بیان اینکه امروز همه باید احساس تکلیف کنند، یادآور شد: اصلاحطلب، اصولگرا و اعتدالی باید وارد راه و مسیری مشترک برای تحقق منافع ملی شوند. پس اگر از امروز که بار سنگین دوازده ساله پرونده هستهای از گرده نظام و مردم برداشته میشود نتوانیم در راه منافع ملی و بهبود زندگی اجتماعی و اقتصادی مردم گامی عقلانی و خردمندانه برداریم همه شکست خوردهایم؛ پس بیاییم در این فصل جدید، نیتها و ارادههایمان را برای تحقق منافع مردم و بالا بردن ضریب امنیت ملی یکی کنیم.
دکتر جلالی تصریح کرد: شرایط امروز از ابعاد مختلف حساس است. شرایط کنونی خاورمیانه، توانمندی ایران را برای حفظ ثبات خود میطلبد. برای این کار ایران باید بتواند منابع مالی و فیزیکی کافی در اختیار داشته باشد و درعین حال میان نهادهای سیاستگذار در عالیترین سطح وفاق شکل گیرد.
وی ادامه داد: شوکهای پیدرپی از جمله تزریق بیمحابای منابع حاصل از نفت طی سالهای 1384 تا 1390 به اقتصاد، افزایش بیش از 5 برابری قیمت انرژی، بیتوجهی به اصلاح ساختار بنگاههای تولیدی، تحریمهای ظالمانه، افزایش قیمت ارز و در نتیجه افزایش قیمت نهادههای تولید و در دو سال اخیر کاهش بیش از 60 درصدی قیمت نفت موجب شده است که اقتصاد ایران که قبل از این شوکها نیز واجد اشکالات ساختاری بود، ضعیف شود.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاتس خارجی مجلس ، تاکید کرد: حال باید زمینه مواجهه خردورزانه با تحولات بینالمللی را فراهم کنیم و به مسائل و بحرانهایی که زندگی بلند مدت ملت بزرگوار ایران اسلامی را در معرض خطر قرار میدهد، توجه کنیم. از جمله محدود شدن منابع حیاتی مانند آب، وضعیت ناهنجار استفاده از منابع انرژی، اهمیت جدی کارآیی و بهرهوری در فعالیت ها و فعالان اقتصادی، محدود شدن عدالت محوری در زندگی اقتصادی، وجود زمینه های فسادزا، وضعیت بد محیط زیست، همه و همه ما را بر آن میدارد که از جنجال و هیاهو دوری کنیم و کار و تلاش مبتنی بر وحدت و همدلی را سرلوحه امورمان قرار دهیم.
وی افزود: نکته دومی که باید به آن اشاره نماییم این است که چرا ما مردم را با نردبان به بالای پشتبام می بریم و بعد نردبان را بر می داریم و مردم فرو می افتند و دست و پایشان میشکند و ما بی تفاوت می گذریم.
جلالی خاطرنشان کرد: نمونه این رفتارهای ما در قضایایی همانند پدیده شاندیز و یا موسسات مالی و اعتباری و برخی پروژه ها همانند پردیسان و … مشهود است .
وی توضیح داد: مردم با اعتماد به تبلیغ رسانه ملی در این گونه پروژه ها و موسسات سرمایهگذاری می کنند و ما به عنوان حاکمیت با مسئولیت گریزی از دیروز و امروز ، مردم مظلوم سرمایه گذار را در سرگردانی و اضطراب تنها و بی پناه می گذاریم.
رییس مرکز پژوهشهای مجلس در ادامه با اشاره به انتخابات پیش رو، گفت: نکته دیگری که اشاره به آن ضرورت دارد موضوع انتخابات است. ما به عنوان یک جریان فکری علیرغم اینکه برنامه مفصلی جهت انتخابات با اهدافی مقدس در جهت پالایش جریان اصولگرایی از افراطی گری داشتیم، لیکن از آنجا که به دنبال مسئولیت پذیری هستیم بسیاری از برنامه های خود را به پس از انتخابات 7 اسفند وانهادهایم.
وی افزود: ما قائلیم که روحانیت محور حرکت ماست لیکن استفاده ابزاری از مقدسات، دین وروحانیت را غلط می دانیم و قائلیم در سیاست ورزی مبتنیبر دین باید سیاست ما اخلاقی باشد نه آنکه اخلاقمان سیاسی شود و دروغ ، تزویر و تخریب شیوه عملمان باشد.
جلالی در ادامه خاطرنشان کرد: مسئله دیگر اینکه جابجا شدن قدرت به صورت مسالمت آمیز در جمهوری اسلامی یک نعمت عظیم الهی و دستاورد بزرگ انقلاب اسلامی و مایع افتخار ملی است ، متاسفانه برخی از افراد تعابیر نامناسبی در مورد انتخابات اسفند 94 دارند و با پیشگویی، این انتخابات را با عنوان فتنه 94 یاد می کنند، که اگر نفس انتخابات را فتنه می دانند که جفا به امام و رهبری و خون شهداست اما اگر اطلاعاتی در دست دارند که در انتخابات قرار است فتنه به پا شود باید بدانند این مسئله با سخنرانی حل نمی شود، باید اطلاعات خود را به دستگاه های مسئول بدهند تا رسیدگی شود.
وی در ادامه تصریح کرد: اقدامات خودسرانه ، تعرض به فعالیت های قانونی، سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی ، حمله به سفارتخانه ها و دیگر اقداماتی از این دست محکوم است، اینجانب ضمن درخواست از دولت برای پیگیری نقض گسترده حقوق بشر و قتل عام شیعیان توسط رژیم سعودی، از دستگاه های مسئول خصوصا دستگاه قضا خواستارم تا عاملان حمله به سفارت عربستان ، در اسرع وقت و بدون ملاحظات سیاسی ، معرفی و مجازات گردند.
نماینده مردم شاهرود و میامی در مجلس در پایان در سخنی با مردمان نجیب شاهوار، گفت: دیار بایزید بسطامی، ابوالحسن خرقانی و ابن یمین فریومدی و مردمانش نگین درخشان در قلب ایران اسلامی هستند که هزاران شهید و ایثارگر در دفاع از شرف و ناموس کشور عزیزمان تقدیم داشته اند.
وی افزود: چهار دوره افتخار نمایندگی مردم شاهرود و میامی در مجلس شورای اسلامی و تلاش برای خدمت حداکثری به این مردم شریف هیچ گاه فراموش شدنی نیست و سند افتخاری برپیشانی این خدمتگزار کوچک است.
رییس مرکز پژوهشهای مجلس تاکید کرد: حال در آستانه دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی ، زمینه دیگری از تصمیم جهت ورود به میدان عمل و خدمت به مردم سرافراز ایران فراهم آمده است که امید دارم آنچه رضایت الهی در آن است محقق شود.
۱۳۹۴/۱۰/۳۰
موافقان و مخالفان طرح مقابله با دولتها و نهادهای خارجی و بینالمللی حامی تروریسم
نمایندگان در جلسه علنی مجلس (سه شنبه، 22 دی ماه) با بررسی یک فوریتی طرح مقابله با دولتها و نهادهای خارجی و بینالمللی حامی تروریسم با 136 رأی موافق، 22 رأی مخالف و 9 رأی ممتنع از مجموع 216 نماینده حاضر در جلسه موافقت کردند.
جلالی: محدودیت مراودات تجاری و اقتصادی با کشورهای حامی تروریسم در طرح مقابله با دولت های حامی تروریسم
کاظم جلالی به عنوان طراح طرح مقابله با دولتها و نهادهای خارجی و بینالمللی حامی تروریسم در توضیح درخواست خود برای بررسی یک فوریتی این طرح گفت: برخی کشورهای حامی تروریسم مسئولیت کار خود را نمی پذیرند و فرافکنی می کنند؛ چنانچه شاهد بوده ایم، سازمان جاسوی آمریکا(CIA) در افغانستان از تروریست ها حمایت کرد.
نماینده مردم شاهرود در مجلس شورای اسلامی بر همین اساس تصریح کرد: امروز کشورهای عراق و سوریه نیز به جولانگاه تروریست ها تبدیل شده است و داعش، جبهه النصره و احرار الشام دارای منابع مالی مشخص، سرزمین و تسلیحات هستند لذا لازم است مشخص شود این سرمایه ها از چه ناحیه ای می آید.
وی افزود: از سوی دیگر همین کشورهای حامی تروریسم اقدام به تشکیل ائتلاف ضدتروریسم می کنند که نه تنها فایده ای ندارد بلکه باعث تقویت آنها شده است لذا در این طرح وزارت امور خارجه و دولت مکلف می شود فهرستی از حامیان تروریست تشکیل دهد و در قبال آن نیز مسئولیت هایی دارد مبنی بر اینکه مراودات تجاری و اقتصادی نیاز به کسب اجازه ویژه از دولت می شود.
جلالی ادامه داد: همچنین به واسطه این طرح، دولت اجازه سرمایه گذاری در این کشورها را نداشته و آنها نیز نباید در ایران سرمایه گذاری کنند همچنین روادید دیپلماتیک، حق کار، سرمایه گذاری و همکاری های مطبوعاتی ممنوعیت داشته و صدور روادید منوط به اجازه ویژه دولت خواهد بود.
وی همچنین تصریح کرد: از سوی دیگر فهرستی از تروریست ها در دو کشور عراق و سوریه از سوی وزارتخانه های خارجه و اطلاعات تهیه می شود که آنها نیز برای حفظ امنیت ملی کشور باید برای سرکوب تروریست ها مقابله کنند.
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس نهم در پایان به نکته ذکر شده دیگری در این طرح 8 ماده ای اشاره و خاطرنشان کرد: همچنین وزارت خارجه باید نقش سازمان جاسوسی آمریکا(CIA) را در تجهیز تروریست ها بررسی کرده و گزارش آن را ظرف 3 ماه به مجلس ارائه کند.
نکو: طرح مقابله با دولتهای حامی تروریسم برای دولت بار مالی دارد
ابراهیم نکو در ادامه در مخالفت با بررسی یک فوریت طرح مقابله با دولتها و نهادهای خارجی و بینالمللی حامی تروریسم گفت: صرف تهیه یک طرح نمی توان با تروریست ها مقابله کرد ضمن اینکه این موضوع نیاز به آینده نگری و امکان سنجی دارد.
نماینده مردم رباط کریم در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: از سوی دیگر طرح های یک فوریتی دیگری نیز در دستور کار داریم که باید در صحن علنی بررسی شود.
وی همچنین در ادامه با استناد به اصل 75 قانون اساسی اخطار داد: برای این طرح لازم است بودجه چند سال کشور به آن تخصیص یابد لذا چون درباره بودجه کلان کشور صحبت می کنیم، این طرح مغایر با اصل 75 قانون اساسی است.
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی در پایان خاطرنشان کرد: ما مخالف مقابله با نهادهای تروریستی نیستیم و اجازه فعالیت های تروریستی علیه خود را نمی دهیم اما اگر بخواهیم فهرستی از کشورهای حامی تروریست تهیه کنیم تمامی کشورهای اروپایی و بسیاری از کشورهای همسایه در این فهرست قرار می گیرد.
موسوی اصل: ضرورت مقابله جدی با کشورهای حامی تروریسم
میرقسمت موسوی اصل نیز در ادامه در موافقت با بررسی یک فوریتی طرح مقابله با دولتها و نهادهای خارجی و بینالمللی حامی تروریسم گفت: این طرح دولت را مکلف می کند تا با کشورهایی که به نام اسلام فعالیت های تروریستی انجام می دهند مقابله کند.
نماینده مردم گرمی در مجلس در پایان توضیحات خود خاطرنشان کرد: از سوی دیگر اگر مقام معظم رهبری برای تحویل جنازه های حادثه منا هشدار نمی دادند، عربستان اقدام به بازگشت جنازه ها نمی کرد لذا باید هرچه سریع تر با کشورهایی که حامی تروریسم هستند مقابله جدی کرد.
۱۳۹۴/۱۲/۲۷
کاظم جلالی: مردم در انتخابات نشان دادند دنبال آرامش و توسعه اقتصادی هستند
به گزارش خبرگزاری خانه ملت هفتهنامه مثلث در ویژهنامه نورورزی خود در گفتگو با دکتر کاظم جلالی رییس مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، فضای انتخابات 7 اسفندماه را مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد:
متن کامل مصاحبه دکتر جلالی را در زیر میخوانید:
*آقای جلالی فکر میکردید با چنین نتیجهای در انتخابات مواجه شوید؟ اصلا قبل از انتخابات چه تحلیلی روی فضا داشتید؟ به نظر، برخلاف انتخابات قبلی، پیشبینی در این انتخابات کار سادهای نبود. قبول دارید ؟
به نظرم در انتخابات ریاستجمهوری کمی راحتتر میشد فضای انتخابات را تحلیل کرد. در مورد این انتخابات شرایط فرق میکرد. حتی روز چهارشنبه قبل از انتخابات که منویکی دیگر از اعضای لیست امید که از اصلاحطلبان هستند، با هم گفتگویی در حاشیه یک جلسه داشتیم، برداشت ایشان این بود که تقریبا 10 نفر از لیست امید و 10 نفر از لیست اصولگرایان در دور اول انتخاب میشوند و تعدادی هم به دور دوم کشیده میشوند. این پیشبینی برای چهارشنبه بعدازظهر است. پنجشنبه هم فضا، روشن نبود. به نظرم جمعه بعدازظهر میشد این تصور را کرد که بخش زیادی از لیست امید رای بیاورند. اما من یک تحلیل آماری از قبل داشتم که به خیلیها هم گفته بودم؛ تحلیل آماری من این بود که اگر زیر دو میلیون شرکت کنند، کلا لیست اصولگرایان برنده است. مثل دوره قبل که یک میلیون و 700 هزار نفر شرکت کردند البته با اینکه در دور نهم هم همین این میزان شرکت کردند، فقط 5 نفر در مرحله اول توانستند به مجلس بروند و 25 نفر به دور دوم رفتند. دوم اینکه اگر تعداد آرا تا دومیلیون و 500هزار نفر برسد، بخشی از لیست امید و بخشی هم از لیست اصولگرایان خواهد بود. اما اگر از دومیلیون و 500 ما بالاتر برویم، این دیگر لیست امید خواهد بود که برنده میشود. اتفاقا بیش از سه میلیون شرکت کردند که این مشارکت تا بعدازظهر جمعه قابل پیشبینی نبود. حتی روز شنبه هم یکی از آقایان به من زنگ زد و گفتم که فکر میکنم سه میلیون و 700هزار نفر شرکت کردند اما گفت که این میزان برای کل استان تهران است. برداشت ایشان این بود که دومیلیون و 400هزار نفر بیشتر در انتخابات شرکت نکردهاند. به لحاظ عددی چنین وضعیتی داشتیم اما به لحاظ اینکه مردم این لیست را بنویسند، شرایط جور دیگری بود. آدمهای زیادی داشتیم که روز جمعه بعدازظهر در جاهای مختلف دور میزدند و عنوان میکردند که مردم به این لیست رای میدهند. لذا واقعگرایانه این است که بگوییم تا شنبه هم به شکل کامل انتخابات قابل تجزیه و تحلیل نبود. نمیتوان گزافهگویی کرد و گفت ما تحلیلی از روزهای قبلش داشتیم که یک اتفاقی قرار است بیفتد. به نظر من دلیل عمده این نتیجه انتخابات این است که این اولین رقابت دیجیتالی ایران بود. یعنی اولین انتخاباتی بود که فضای مجازی نقش بسیار موثری داشت. در خیابانها شرایط فرق داشت؛ عکسها و تصاویر زیادی از فهرستهای دیگر بود، مثلا لیست ائتلاف اصولگرایان به شکل انبوهی تبلیغ شده بود. من در ایام انتخابات به همه نقاط تهران میرفتم و سخنرانی میکردم. از جنوبیترین مناطق تهران تا غربیترین و شرقیترین مناطق، همهجا لیست اصولگرایان بود. در کنار آن آدمهای دیگری هم بودند که تبلیغات زیادی کرده بودند. این انتخابات در زیر پوست شهر شکل گرفت. فضای مجازی اعم از کانال های تلگرامی و اینستاگرام در این انتخابات تاثیر زیادی داشت.
* برخی می گویند این انتخابات، رقابتی بین اصولگرایان و اصلاحطلبان بود. اما من معتقدم که این تحلیل ناقصی است. یک پایتاثیرگذار این رقابت، فراکسیون رهروان و خصوصا آقای لاریجانی بود. یعنی اگر تصمیم دیگری میگرفتند، طبیعتا در نتیجه انتخابات تاثیر دیگری داشت. از اینجا فلش بک بزنیم و از ناگفته های شما در مورد همان جلسه معروفتان با آقای لاریجانی قبل از انتخابات بپرسم. بین شما و آقای لاریجانی چه گذشت ؟
نگفتهاش این است که من از قبل با ایشان صحبت کرده بودم که نمیخواهم در انتخابات شرکت کنم، ولی گویی برداشت ایشان این بود که من نمیخواهم از شاهرود شرکت کنم. از من گلایه کردند که شما باید در مورد تصمیمتان مشورت میکردید. من هم به ایشان گفتم که ما با هم صحبت کردیم. پرسیدند که چه زمانی صحبت کردیم؟ گفتم همان روزی که با هم به سمینار سفرا میرفتیم در ماشین با هم نشستیم و حرف زدیم. اتفاقا روزی بود که نم بارانی هم آمده و ترافیک هم خیلی شدید بود. با هم به خیابان شهیدآقایی برای شرکت در سمینار سفرا رفتیم. غیر از آن هم قبل از سمینار سفرا دو یا سه بار با آقای دکتر لاریجانی صحبت کردم و ایشان گفتند که برداشتشان نیامدن از شاهرود بوده و حالا اگر شاهرود نشد من از تهران میآیم. من به ایشان گفتم تهران هم معلوم است چه میشود؛ یا لیست اصولگرایان رای میآورد یا لیست اصلاح طلبان. اصولگرایان که قاعدتا ما را در لیست نمیگذارند ضمن اینکه اگر در آن لیست آدمهای تندی هم باشند، خیلی مصلحت هم نیست ما باشیم. در خصوص لیست اصولگرایان که ما مدتی است بحثهای دیگری مطرح میکنیم و درست نیست با این عزیزان در این لیست همراه باشیم. در مورد لیست اصلاح طلب هم که ما اصلاح طلب نیستیم و حتما تبعات خودش را خواهد داشت. ایشان به من گفت «حالا تا آن موقع که کار به لیستها برسد، زمان زیادی باقی مانده است. ضمن اینکه شما چهرهای هستید که همه شما را در لیست قرار میدهند. پس اگر لیستهای مختلفی هم تشکیل شود در آنها جای دارید.» این بحثهایی بود که تقریبا آن روز انجام دادیم. البته ایشان میگفتند «با این همه آدمی که اصرار دارند در انتخابات شرکت کنید، احساس تکلیف شرعی نمیکنید؟» گفتم: نه، احساس تکلیف شرعی نمیکنم . آن روز دقیقا زمان تشییع جنازه پدرهمسر بنده بود. مادر و همشیرههای من از شهرستان به تهران آمده بودند و ما صبح به بهشتزهرا رفته بودیم. در بهشتزهرا آقای رحمانی فضلی، وزیر کشور زنگ زده بود و بعد ازآن هم از دفتر آقای دکتز لاریجانی پیگیر بودند که هرطور هست مرا پیدا کنند. راستش را بخواهید من هم تلفنها را خیلی جواب نمیدادم. دفتر آقای دکتر لاریجانی بعدا به من میگفت که ما شماره قطعه، قبر و همه را هم شناسایی کرده بودیم که بیاییم از همانجا شما را برداریم و ببریم. آقای دکتر لاریجانی خیلی اصرار و محبت داشتند که برای تسلیت به منزل ما بیایند. من به دفتر ایشان گفتم که یکشنبه در مسجد مراسم داریم؛ آنجا تشریف بیاورند، بهتر است و ما پُز هم میدهیم! ایشان گفتند پس اگر اینطور است شما به خانه ما بیایید. من هم به منزل ایشان رفتم. حدود یکساعت و نیم گفتگو داشتیم. با این حال در منزل ایشان نپذیرفتم که نامزد شوم. پایین که آمدم، باز با آقای جعفری، رئیس دفتر ایشان بحثهایمان را مطرح کردیم. ایشان هم مطالبی گفتند که بالاخره رفاقت یکسری هزینههایی دارد و شما بالاخره باید این را هم درنظر بگیرید. یکدفعه با تلفنهایی مواجه شدیم که نامه آقای دکتر لاریجانی به سایتها رفته که از شما تقاضا کردهاند برای ثبتنام اقدام کنید. در همین وضعیت بودم که چکار باید کنم که به خانه رسیدم. با همسرم ماجرا را مطرح کردم. ایشان گفتند که تو تصمیمت را گرفتهای و این همه هم بحث کردهای، دلیلی ندارد که کاندیدا شوی و درواقع مخالفت کرد. در این میان یکی، دو نفر از دوستانم با ماشین کناردرب منزل ما آمده بودند که مرا به وزارت کشور ببرند، خیلی زنگ میزدند. از آن طرف هم تماسهای دیگری وجود داشت که زودتر برویم ثبتنام کنیم. یکسری از مدارک را که در خانه میتوانستم پیدا کنم، پیدا کردم. در دفتر یکی از دوستانم نشستم و به منشی خودمان در مرکز پژوهشها زنگ زدم و جویای مدارک شدم؛ گفت بخشی از آنها در فایل مرکز هست. آدرسهایی برای پیداکردن کلید داد وعلیالظاهر دوستان مرکز پژوهشها آمدند و فایلها باز کردند، یکسری مدارک دیگر ما را پیدا کردند و ما رفتیم و ثبتنام کردیم. اتفاقا اینجا برخی شبههای را مطرح کردند که وزیر کشور در مورد من خلاف قانون عمل کرده است. حتی شنیدم در برخی از جلسات خیلی مهم و سطح بالای کشور هم برخی این بحث را مطرح کردند که وزیر کشور تخلف کرده و آقای جلالی بدون مدرک ثبت نام کرده درحالی که اینگونه نیست. من به دلیل اینکه میخواستم به نحوی از زیر بار ثبتنام شانه خالی کنم و در عین حال خجالتزده آقای دکتر لاریجانی هم نباشم، تماس گرفتم و گفتم مدارکم نیست. در همین اوضاع رئیسدفتر آقای دکتر لاریجانی به من زنگ زد و گفت که آقای دکتر با آقای رحمانی فضلی صحبت کردند و گفتند چون ایشان از قبل نماینده بوده، مشکلی ندارد و معلوم است که مدارکش سر جایش هست. لذا مدارکش را بعدا ارائه دهد. ولی من این کار را نکردم . مدارکم الان مُهر نماینده شورای نگهبان را دارد که تا 10 شب در وزارت کشور با کل مدارکم ثبتنام کردم و نماینده شورای نگهبان هم این را مُهر زده است. البته آقای رحمانی فضلی هم این را نمیدانست و بعدا به من گفت کاش این ماجرا را زودتر به من میگفتی، در بعضی جلسات به من انتقاد کردهاند و من در آن جلسات گفتهام که تخلف کردهام اما تخلف من برای آقای دکتر حدادعادل و آقای ابوترابی بوده که مدارکشان را دیرتر دادهاند. اما درمورد من ماجرا رسانهای شد .
*این نکته را نگفتید که چطور بعد از نارضایتی همسرتان، راضی شدید؟
من راضی نشدم و هنگ بودم دیگر پاسخی نداشتم.
*از وزرا چه کسانی زنگ زدند؟
در طول هفته وزرا به صورت رفاقتی به من زنگ زده بودند. آقایان علوی، واعظی، رحمانیفضلی هم تماس گرفته بودند.
*یکی از روزنامه ها انتقاد کرده بود که چرا وزرای دولت به شما برای نامزدی اصرار کردهاند .
من این ماجرای تماس های وزرا را در جلسه نیمه خصوصی در شاهرود نقل کرده بودم. میخواستم بگویم ماجرای ثبتنامم چگونه بود. متاسفانه چون یک مقدار اخلاق در جامعه ما تضعیف شده، فقط این بخش از سخنرانی مرا پیاده کردند درحالی که خیلی از مواردی که در آن سخنرانی بیان کردم، اخلاقی بود اما با این حال همین قسمتها را برجسته کردند. حاج آقای علوی، آقای رحمانیفضلی یا آقای واعظی به اعتبار وزیر بودنشان زنگ نزده بودند بلکه به خاطر رفیق بودنشان با من زنگ زده بودند. رفاقت من با آقای رحمانیفضلی خیلی طولانی است. شاید 20 است که با حاج آقای علوی رفاقت داریم. من و آقای واعظی از وزارت خارجه همدیگر را می شناسیم و رفاقت داریم. یا آقای جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور نهتنها برای من بلکه از عدم ثبتنام آقای باهنر هم ناراحت بودند. چون میگفتند بالاخره این آدمها، افرادی هستند که به درد مجلس میخورند، در واقع برداشتشان از ما اینگونه بود. متاسفانه برخی دوستان برای اینکه بگویند که مثلا یک جریان دولتی از ما حمایت میکند، بلافاصله از این ابزارها استفاده کردند .
*ما از آقای لاریجانی دو صدا می شنیدیم. از یک طرف توسط دوستان جامعه روحانیت نقل میشد که ایشان گفته است در ائتلاف شرکت میکند و از یک طرف از طرف چهرههای رهروان ولایت گفته میشد که ایشان مخالف پیوستن به ائتلاف است . این وسط یک خبر هم آمد که شما نماینده ایشان در ائتلاف شده اید. ماجرا دقیقا چه بود و بین شما و آقای لاریجانی چه میگذشت؟
من خودم شخصا با رفتن به ائتلاف با آن ترکیب موافق نبودم. قبلا هم خدمت آقای دکتر لاریجانی عرض کردم و گفتم که اگر خواستید نماینده هم معرفی کنید، مرا معرفی نکنید که اگر مرا معرفی کنید، حتما نمیپذیرم و این خوب نیست. چون معتقد بودم با آن ترکیب، حضور من اصلا اثری ندارد و بعد هم باید دعوا کنیم. در دوره قبل هم چندین بار مجبور شدیم در جلساتمان دعوا کنیم! من دفعه قبل نماینده آقای دکتر لاریجانی بودم و سر آقای مطهری دعوایمان شد. در مورد لیست تهران به حدود 70 و 80 نفر رسیدیم، اسامی این تعداد را در برگهای چاپ کردند و گفتند هرکس با هر فردی موافق است جلوی نامش علامت بزند. آقای مطهری از جمع 13 نفره ما، هشت رای آورده بود که در لیست اصولگرایان باشد. در جلسه بعدی یکباره یکی از دوستان بزرگوار آمد و خطابهای خواند که آقای مطهری نباید در لیست باشد. درحالی که این از نظر ما درست نبود و بعد از آن آقای مطهری را اخراج کردند. من در آنجا تقریبا درگیر شدم و گفتم که این کار درستی نیست و این خلاف مشیء اصولگرایی است. کسی که دفعه قبل رای آورده را به چه دلیلی باید اخراج کنیم؟ جلسه را ترک کردم، آقای دکتر ولایتی دنبال من آمدند و گفتند که آیتالله مهدویکنی خیلی به شما علاقهمند بودند. تکهکلامشان درمورد من اینطور بود که «آقای جلالی خودمان» چون من در دانشگاه امام صادق(ع) شاگرد ایشان بودم لذا حتی در صحبتی هم که در جلسات همانجا داشتند از من به عنوان «آقای جلالی خودمان» یاد میکردند. آقای ولایتی هم همینها را یادآور شدند که درواقع من به اعتبار آقای مهدوی آمدهام، نه به اعتبار اینها و بالاخره مرا برگرداند. من چون خاطرات آن جلسات را داشتم که خاطرات زیبایی هم برایم نبود، همان اول با آقای دکتر لاریجانی تکلیف خودم را روشن کردم که من حاضر نیستم به نمایندگی از شما حضور پیدا کنم. ضمن اینکه از اساس هم با اینکه ایشان نماینده داشته باشید، خیلی موافق نبودم. مثلا در مورد آقای قالیباف یا آقای رضایی یا آقای ولایتی هم که نماینده داشتند، چه اتفاقی افتاد؟ ترکیب از اول به گونهای شکل گرفت که این نمایندگان خیلی اثری نداشتند. خصوصا آقای محسن رضایی خیال میکرد که خیلی میتواند تاثیرگذار باشد. حتی آقای محسن رضایی سه جلسه با من گذاشتند که من در ائتلاف شرکت کنم. با هم گفتگو داشتیم و ایشان اصرار داشتند که حتی اگر آقای دکتر لاریجانی هم نمیخواهد نماینده داشته باشد، شما خودت شرکت کن. من گفتم به چه اعتبار شرکت کنم؟ من از دو جهت اعتبار دارم؛ یک اعتبارم این است که به عنوان نماینده آقای دکتر لاریجانی بروم که آقای دکتر لاریجانی نمیخواهد نماینده داشته باشد. یک اعتبارم هم این است که به عنوان فراکسیون رهروان بروم که از فراکسیون رهروان هم برای حضور در این نشست دعوت نشده، اگر دعوت هم بشود، در فراکسیون که به صورت استمزاجی رایگیری کردیم دوستان با رفتن در این ائتلاف مخالف بودند. لذا اینطور شد که ما کلا شرکت نکردیم.
*پس نقل قول آقای مصباحی مقدم از آقای لاریجانی چه بود ؟
یک روز درحالی که دکتر لاریجانی داشتند مجلس را اداره میکردند آقایان مصباحی مقدم و ابوترابی موضوع به این مهمی را در آنجا در گوش آقای دکتر مطرح کردند. به نظرم در مورد صحبت تا این حد جدی، آن بالا ودر جایگاه هیاترئیسه نمیتوان تصمیمگیری کرد. آقای دکتر لاریجانی توضیح دادند که من مخالفتی ندارم با اینکه آقای جلالی یا کسی دیگر شرکت کنند ولی من نماینده ندارم. آقای دکتر لاریجانی بااینکه خودشان نماینده داشته باشند، موافق نبودند چون میگفتند من رئیس قوه هستم. به ما واگذار کرد و گفت که فراکسیون رهروان تصمیم بگیرد. من به ایشان گفتم این کار از اساس غلط است چون این مسالهای است که به شما محول شده، چرا ما در فراکسیون رهروان تصمیمگیری کنیم؟ ایشان اصرار کردند که شما با دوستان مطرح کنید که فردا گله نکنند که ما میتوانستیم در این ائتلاف شرکت کنیم اما شما این امکان را فراهم نکردید. لذا من یک روز در فراکسیون رهروان این مساله را مطرح کردم که جمعیت زیادی مخالفت کردند. اتفاقا در آن جلسه آقای مصباحی مقدم هم بودند. بعدا از آیتالله موحدی شنیدم که در یکی از جلسات به آقای لاریجانی گفته بودند آقای جلالی در جلسات شرکت کند، یا اینکه فراکسیون شرکت کند. باز استدلال کردم که من به چه اعتبار شرکت کنم؟ شما که نماینده ندارید! من به عنوان نماینده شما که نمیتوانم شرکت کنم ضمن اینکه خودم هم علاقهمند نیستم به عنوان نماینده شما شرکت کنم. دیگر اینکه به عنوان فراکسیون هم نمیتوانم شرکت کنم. اگر این کار را انجام دهم اعضا خواهند گفت چرا با وجود مخالفت ما شما شرکت کردید؟!
*در مورد سخنان شما من یک نکته دارم که برایم ابهام ایجاد کرده است . آقای لاریجانی گفته من رییس قوه هستم و به همین دلیل هم نمی توانم در ائتلاف حاضر باشم. خب ! دور قبل هم ایشان رییس قوه بودند اما در ائتلاف شرکت کردند…
آقای دکتر لاریجانی در دوره قبلی، خودشان در چینش ائتلاف نقش داشتند. یعنی از ابتدا با آیتالله مهدویکنی صحبت کردند. در دوره قبل اول آقای احمدینژاد با سه نفر از آقایان یعنی عسگراولادی، حدادعادل و ولایتی برای ائتلاف جلسه تشکیل داد . بعد با آن ماجرای 11 روزه تلاقی پیدا کرد و آقای احمدینژاد از این پروسه کنار رفت. در جلسات جدیدی که میخواستند تشکیل دهند، حرمت این سه نفر را حفظ کردند که حضور داشته باشند. چهار نفر دیگر که دو نفر از جامعه مدرسین و دو نفر از روحانیت بودند، اضافه کردند و هفت نفر شدند. بعد گفتند گروهها هم نماینده بدهند. قرار شد ترکیب اینگونه باشد : دو نماینده جبهه پایداری ، دو نماینده جبهه پیروان ، دو نماینده رهپویان و ایثارگران، در اصل 6 نفر باضافه یک نماینده دکتر قالیباف و یک نماینده دکتر لاریجانی 8 نفر بعلاوه 7 نفر میشدند. در آن جلسات، جبهه پایداری شرکت نکرد. البته آقای دکتر لاریجانی هم اصراری نداشت در آن جلسات نماینده داشته باشد اما حضرت آیت الله مهدوی کنی در این مورد اصرار داشتند. حتی در یکی از جلسات ، آیتالله مهدویکنی گلایه کردند که چرا یکی از اعضای آن جلسات مصاحبه و انتقاد کرده بود که چرا آقایان دکتر لاریجانی و قالیباف باید نماینده داشته باشند؟ آن فرد آقای دکتر حدادعادل بود. آقای مهدوی در آن جلسه گفتند که از آقای دکتر حداد گلایه دارند که چرا وقتی در آن جلسه ما تعیین کردیم، مصاحبه کرده و در ائتلاف تردید ایجاد میکنید؟ آیت الله مهدوی کنی فرمودند که من شخصا اصرار کردم آقایان قالیباف و لاریجانی نماینده داشته باشند. آن جلسات همه ضبط شده و نوارهایشان موجود است. پس آن جلسات را آیتالله مهدویکنی اینگونه نظم می دادند.
*چرا آقای جلالی قبول کرد در لیست اصلاحطلبان قرار بگیرد ، شما که اصلاح طلب نیستید؟
تلویزیون و مخالفین دوز اصلاح طلبی این لیست را بالا بردند. این لیست در اصل ائتلاف سه ضلع بود؛ اصلاحطلبان، اصولگرایان معتدل و حامیان دولت بود. همانها که این لیست را انگلیسی نامیدند، میزان اصلاح طلبی فهرست را بالا بردند تا این لیست را بزنند! اما من تاکید میکنم که این لیست، یک فهرست ائتلافی است.
*آرایش سیاسی این لیست ائتلافی چگونه است ؟
آقای دکتر عارف در سخنرانیشان در سالن حجاب که من هم حضور داشتم گفتند در این لیست 16 اصلاحطلب وجود دارد. البته این فهرست به گونهای بود که از جنس ما آدمهای بیشتری هم میتوانستند باشند. اما چه اتفاقی افتاد؟ حتی آقای مظفر هم ابتدا در این لیست بود اما بعد ایشان به لیست اصولگرایان رفت. با این توضیح که علاقهمند بود به این لیست برگردد. به من اعلام آمادگی کرد که برگردد اما دیگر فهرست بسته شده بود. یا مثلا آقای دکتر عوض حیدرپور در این لیست بود. چند روزی مانده به انتخابات به من زنگ زد و گفت که رای من در شهرستان آماده است، چکار کنم؟ گفتم ببین! ما در تهران همه در حالت ریسک هستیم، نمیدانیم چه اتفاقی میافتد؟ تو اکنون در لیست هستی، اما اگر در شهرستان دارای رای هستی دیگر خودت تصمیم بگیر و ایشان به شهرستان رفتند. به هر حال ما در این لیست سه ضلع بودیم . من باز هم تاکید میکنم این لیست سه ضلع داشت؛ حامیان دولت، اصولگرایان معتدل و اصلاح طلبان.
*این سه ضلع چه زمانی شکل گرفت ؟
قبل از انتخابات گفتگوهایی انجام شده بود.
*این موضوع اصلا رسانهای نشده است. درمورد آن جلسات لطفا توضیح دهید.
ببینید! جلسهای به آن صورت نبود. اول دوستان اعتدال و توسعه و حامیان دولت میخواستند لیست واحد بدهند. با ما هم صحبت میکردند که شما هم شخصیتهای اعتدالی هستید و میتوانید در این جمع باشید. بعدها، اعضای اعتدال و توسعه با اصلاحطلبان صحبت کردند. در اصل بحث این بود که یک لیست ارائه شود در مقابل یک لیست. چون اول تصور این بود که در تهران سه تا لیست ارائه خواهد شد. یک لیست ما به عنوان رهروان، یک لیست اعتدال و توسعه و یک لیست هم اصلاحطلبان. در نطق 26 دیماه گفتم که ما لیست نمیدهیم. البته آقای دکتر لاریجانی جملهای را که در این مورد نوشته بودم را حذف کردند. من نوشته بودم: «از آن باب که نمیخواهیم مسئولیت شکست در این انتخابات را بعد از انتخابات متوجه ما کنید، علیرغم اینکه ما به فضای اصولگرایی نقد داریم ولی لیست نمیدهیم». آقای دکتر لاریجانی به من گفت این عبارت تند است. این پیشگویی که از همین الان گفتهایم شکست میخورند، را حذف کن. من گفتم ما در فکر بودیم که اصولگرایی را از افراطیگری پالایش کنیم اما فضا فراهم نبود لذا از هفت اسفند به بعد کارهایمان را پیگیری میکنیم. به هر حال قبول کردم و این جمله حذف شد. در آن برهه جریان اعتدال و توسعه میخواست لیست بدهد و جریان اصلاحات هم میخواست لیست دیگری ارائه کند. وقتی رد صلاحیتها انجام گرفت همه احساس کردند که اصلا به تعداد آدم ندارند که بخواهند لیست بدهند. از طرف دیگر میدانستیم اگر لیستها متعدد و متنوع شوند، محتمل است که هیچکس رای نیاورد. خیلی ماجراها گذشت تا این لیست به وجود آمد. برخی تصور میکنند که بعضیها در لیست آویزان شدهاند ولی اینطوری نبود. تا این لیست بیرون آمد صداوسیما و برخی از رسانهها گفتند این لیست اصلاحطلبان است، میخواستند همه را بکوبند. اما این لیستی که بیرون آمد در واقع یک مدل بود. یکی از دوستان میگفت که این مدل رهروان است. ما در رهروان، اصلاح طلبان را آوردیم، اعتدالیون و اصولگرایان معتدل را هم آوردیم. این لیست، مدلی از اداره کشور است. من در نطق 26 دی ماه امسال خودم گفتم که برای حل مشکلات کشور باید جبهه خردمندان را تشکیل دهیم. یعنی چترمان را وسیع کنیم.
*اما میگویند فرق این لیست با رهروان این است که آنجا اقلیت اصلاحطلبان زیر بیرق رهروان بودند، اینجا این 14 نفر هستند که زیر بیرق اصلاحطلبان رفتهاند. یک نکته دیگر هم همین جا بگویم؛ برخی می گویند آقای لاریجانی و کاظم جلالی و دوستانشان با عدم حضور در ائتلاف فضا را برای جبهه پایداری مهیا کردند. در واقع می گویند اگر قرار باشد هزینه این شکست را بررسی کنند حتما بخشی از آن متوجه شماست.
به نظر من جناح این هزینه را متحمل میشد چون ما یک رای بودیم. آقای روحالامینی و آقای رضایی به نظرم خیلی این مساله را برجسته میکردند که اگر ما با هم متحد شویم خلاف خواست پایداری میتوانیم سهم بالاتر داشته باشیم. در همان ایام وقتی آقای کعبی و آقای حسینیبوشهری اعلام کردند در جلسات ائتلاف شرکت نمیکنند از ناحیه دکتر حداد پیشنهاد داده شد که آقای صدیقی، امام جمعه موقت تهران و آقای آشتیانی در این جلسات شرکت کنند. آقای مهندس باهنر هم دو نفر دیگر را معرفی کردند که شرکت کنند که یک نفرشان آقای معزی و یک بزرگوار دیگر بود. وقتی رایگیری کردند طرف آقای باهنر 5 رای و طرف آقای حداد 9 رای آورد. همان زمان به آقای رضایی گفتم از همین ترکیب مساله را تحلیل کنید . بله! شما حرفهایتان را رُک می زنید. نماینده آقای قالیباف، آقای ذاکری در همین اتاق که الان داریم مصاحبه میکنیم توضیحاتی داد. چقدر مواضع شجاعانه و خوبی گرفت که البته برای جلسات خصوصی بد نیست آدم مواضعش را شفاف بیان کند ولی در نهایت از آن چیزی درنیامد که نتیجه داشته باشد. قبل ازاینکه این جلسات شکل بگیرد خدمت آیتالله موحدیکرمانی رسیدم و گفتم شما اولین کاری که میتوانید انجام دهید این است؛ «کسانی که دور میز مینشینند تا برای اصولگرایی لیست تهران تصمیم بگیرند، هیچکدامشان کاندیدا نباشند.» یک مثال زدم و گفتم نقل است هنگامیکه شیخ انصاری می خواست فتوا دهد درمورد اینکه اگر جانوری مثل موش در چاهی بیفتد چند تا سطل آب باید بکشند تا آب چاه، پاک شود. مرحوم شیخ انصاری اول گفت چاه خانه مرا کور کنید تا منفعت من در فتوای من تاثیر نداشته باشد. وقتی ما یک عده آدم را دور یک میز جمع میکنیم اولین کاری که میکنند این است که اسم خودشان را مینویسند. ما از قبل از این ماجرا خبر داشتیم. دوستانی به ما گفتند اسامی 18 نفر تهران که مشخص است.باید در مورد 12 نفر تصمیم بگیریم. کل جلسات و سروصداها سر 12 نفر دیگر بود که باید در لیست میآمدند یا نمیآمدند. برخی دوستان میگفتند برخی از چهرهها در لیست نیستند و ما موفق شدهایم اما بعدا دیدیم که همانها را هم به لیست اضافه شده اند! فکر میکنم حضور ما هیچ ثمره و فایدهای نداشت. ضمن اینکه ما اخلالی ایجاد نکردیم. ما مگر چه کار کردیم؟ خیلی ازدوستان، همینها که بعدا در لیست اصولگرایی قرار نگرفتند، سراغ من آمدند که بیایید با هم لیست بدهیم. خیلیها در همین اتاق با من جلسه گذاشتند که لیست بدهیم. من هم گفتم اگر میخواهید لیست دهید، بدهید و اگر هم خواستید مرا در لیستتان بگذارید هم بگذارید ولی من این کار را نمیکنم. حتی برخی خواسته بودند که من سرلیستشان باشم. من گفتم تا شما این کار را بکنید اولین حرفی که بیرون می آید این است که لاریجانی لیست داد درحالی که قبلا گفته بودند ما لیست نمیدهیم. در این انتخابات احتیاطهای ما خیلی زیاد بود. اگر میخواستیم بیگدار به آب بزنیم و ائتلاف تشکیل دهیم میتوانستیم، اگر میخواستیم لیست ارائه دهیم هم میتوانستیم ولی واقعا ما بنایمان بر این بود که اخلالی ایجاد نکنیم تا جریان فعلی اصولگرایی هر جور که صلاح میداند خودش عمل کند و ببیننیم نتیجهاش چه میشود.
* اولا بفرمایید اکنون جناح چه حالی دارد و ثانیا اینکه بهتر است چه راهی را برای آینده انتخاب کند؟
قبلا گفتهام که اینها اصولگرایی را به گروگان گرفتهاند. اصولگرایی را نباید به گروگان آدمها گرفت. اصولگرایی مفهومی است که همه مردم ایران میتوانند ذیل آن تعریف شوند و شامل حالشان شود. ما قائل به این هستیم که خیلی از مشکلات کشور از ناحیه جناحگرایی و جناح بازی است. من قائلم به اینکه اگر یک دولتی میتواند مشکلات کشور را حل کند، حتما باید آن دولت را کمک کنیم. ما حتی قائل به این بودیم که باید به دولت آقای احمدینژاد هم کمک می شد و کمک هم میکردیم. ولی یک وقتی هست که دولتی کمک میخواهد و یک وقتی هم هست که خودش کمک نمیخواهد و تصمیماتش، تصمیماتی است که هرچقدر هم حرفهایتان را دلسوزانه و مشفقانه مطرح کنید، خیلی اثری ندارد. سر برجام هم همین بحث را داشتیم. به برخی از دوستان میگفتم برجام واقعا بد است؟ میگفتند نه، بد نیست. میگفتم: پس چرا مخالفت میکنید؟ میگفتند چون سودش به جیب دکتر روحانی میرود! میگفتم: خب چه فرقی میکند؟ چرا ما کشور را ذیل تحریم نگه داریم، ما که خودمان زندگیهایمان تامین است. بیکاری مالِ این مردم بیچاره است. اگر بخواهیم بر مبنای جناحگرایی تصمیم بگیریم هر روز هر حادثهای به نفع یکی در افکار عمومی میشود و اگر اینطور فکر کنیم خدایناکرده به سمتی میرویم که خودمان و جمهوری اسلامی را تضعیف کنیم. ما همه حیثیتمان از جمهوری اسلامی است پس باید پای نظاممان بایستیم. باید صادقانه رفتار و کمک کنیم. ما میگوییم معنی اینها اصولگرایی است. مرحوم شهید مطهری میفرمایند برای دین و منافع دین هم نمیتوانید دروغ بگویید. ما میگوییم در منظر ما هدف، وسیله را توجیه نمیکند. شما حتما باید برای اهداف خوب، از وسیلههای خوب استفاده کنید. اینها اختلافاتی است که داریم.
*الان موضع شما نسبت به جناح، همان موضع قبل از انتخابات است؟
مشیء حضرت آیتالله مهدویکنی چه بود؟ فکر میکنید اگر ایشان در قید حیات بودند، چنین ائتلافی شکل میگرفت؟ من میگویم اصلا شکل نمیگرفت. چون من آیتالله مهدویکنی و گلایههایش را به یاد دارم. در جلسات خصوصی خدمتشان بودم. چرا دوستان در دوره قبل حرمت آیتالله مهدویکنی را حفظ نکردند، در آن وحدت شرکت نکردند و لیست جداگانه دادند؟ ما که این کار را نکردیم و حرمت آیتالله موحدیکرمانی را حفظ کردیم. ما ایشان را عالم سالم، صادق و بزرگوار میدانیم. به رای جامعه مدرسین هم احترام میگذاریم کما اینکه جامعه مدرسین این بار به میدان نیامد، نماینده هم در جلسات نفرستاد درحالی که دفعات قبل هم خودِ آیتالله یزدی شرکت میکردند و هم نماینده میفرستادند. ما میگوییم الان دو راه وجود دارد. یک راه این است که دوستان این راه را ادامه دهند و یک راه این است که دوستان نقد درون گفتمانی را شکل دهند. اخیرا دیدم برخی دوستان تحلیلهای خوبی ارائه دادهاند. اینها باید استمرار پیدا کند و اصولگرایی از بعضی از رفتارها و نگاهها باید پالایش شود. من فکر میکنم تحولی در کشور بوجود آمده و براساس آن تحول باید کمی آرایش سیاسی در داخل کشور تغییر پیدا کند. همه آرایشها را روی دو جناح نگه داشتهایم و مرتب هرکسی میخواهد هرکاری بکند یا باید در این جناح باشد یا باید در آن جناح باشد، این چه نگاهی است؟
*میتوانیم به جای اصولگرا و اصلاحطلب از موافقان و مخالفان برجام استفاده کنیم؟
این را هم برخی مطرح میکنند.لیکن این یک تقسیم بندی زمان مند و محدود است و نشانگر یک رویکرد نیست.
*یا مثلا بگوییم موافقان دولت و مخالفان دولت.
موافقان و مخالفان دولت هم خوب است.
*یکی از پدیدههای مهم ما در این انتخابات آقای لاریجانی بود. منظورم رای ایشان در قم است . هم ریزش آرا داشت و هم اینکه نفر دوم شد . این مساله را چگونه تحلیل می کنید؟
باید حتما تحلیل شود. یک بخشی به خاطر اتفاقاتی بود که داخل قم افتاد. شب جمعه انتخابات به مرقد حضرت امام(ره) رفتم. حاج حسن آقای خمینی آنجا نماز میخواندند . بعد از نماز خدمتشان بودیم و صحبت کردیم. عین عبارت ایشان این بود که از هیچ تخریبی برای آقای دکتر لاریجانی دریغ نشد. مثلا ایشان میگفت مجموعه زیتون که در جاده قم است را به آقای دکتر لاریجانی انتساب داده بودند که مالِ ایشان است! آقای دکتر لاریجانی روز شنبه (فردای انتخابات) بعد از یک هفته که به دلیل مشغله زیاد ارتباط نداشتیم، محبت کردند و زنگ زدند. با بزرگواری مترصد این بودند که وضعیت من چگونه است. به ایشان گفتم ما شب جمعه خدمت حاج حسن آقای خمینی بودیم، ایشان گفتند هر تخریبی که تصور میشد برای آقای لاریجانی در قم انجام شود، انجام شد. یک نمونهاش همین «زیتون». ایشان گفت: یکی از این آقایان که در کسوت روحانیت هم هست، گفته است آقای دکتر لاریجانی در سفری که به بغداد داشتند به نجف هم رفتهاند. آن روحانی گفته که آقای دکتر لاریجانی آنجا با حضرت آیتالله سیستانی ملاقات کرده و گفتهاند ما باید مکانیزم نظارت مرجعیت بر رهبری را درست کنیم! آقای دکتر لاریجانی میگفت من اصلا در این سفر با آیتالله سیستانی ملاقاتی نداشتم که چنین چیزی بخواهد مطرح شود. در تهران دیدید که همه تخریبها متوجه من بود. من مطلب منفی علیه دیگران ندیدم که جایی گفته باشند. یک موقع به من ساکت فتنه میگفتند . الان انقدر کُد درآوردهاند که من قهرمان مبارزه علیه فتنه هستم!
*بحث ها سر این بوده که شما چرا به لیست اصلاح طلبان اضافه شدید.
یک روزنامه و سایت نماینده که مربوط به یکی از نمایندگان مجلس هست همین را زده است. دیگر نمیدانم سایت نماینده چه میتوانست بنویسد که ننوشته است؟ در قم هم تمرکز تخریب روی دکتر لاریجانی بود، همه علیه دکتر لاریجانی فعال شده بودند. اصلا مگر اول انقلاب یادمان رفته است؟ درمورد شهید بهشتی طوری کار کرده بودند که اصلا خیلی از انقلابیون هم باورشان شده بود که شهید بهشتی اموال زیادی دارد. تازه شهیدبهشتی که شهید شد خیلیها فهمیدند که شهید بهشتی چه شخصیت ارزنده ای بوده است. این روند در مورد آقای دکتر لاریجانی در قم خیلی شدید بود. ضمن اینکه در روزهای آخر یکباره یکی از آقایان که در لیست جامعه مدرسین بود به نفع برادر عزیز دیگری که در لیست هم نبود، انصراف میدهند و بالاخره لیست را هم ناکامل میکنند.
*آقای لاریجانی الان کجای سیاست ایران هستند؟ در واقع ریختشناسی سیاسی جدید ایشان چگونه است؟
آقای دکتر لاریجانی واقعا نسبت به کشور دلسوز هستند . خیلی از این دعواهای جناحی و سیاسی را قبول ندارند و قائل به این هستند که این دعواها عملا مسیر توسعه کشور را کند میکند. لذا ایشان قائل هستند که باید به جای این همه جنگ و دعوا و فریاد، توانمان را برای حل مشکلات اصلی کشور بگذاریم. لذا ایشان به لحاظ اعتقادی همان آقای دکتر لاریجانی معتقد به انقلاب، نظام، رهبری و به ولایت فقیه است. کمااینکه ما هم در همین مقوله تعریف میشویم. اما اینکه این رفتارها و دعواهای سیاسی را قبول داشته باشند، قبول ندارند. ایشان در برجام نشان دادند جایی که کاری در کشور انجام می شود، تمام توان کشور باید پشت سر آن قرار بگیرد.
*آیا ایشان میتواند بالای سر نیروهای سیاسی باشد.
به نظرم این اتفاق، رخداد مبارکی است که آقای دکتر لاریجانی بتواند آن خط تعادل را ایجاد کند و عملا نیروهای معتدل بتوانند کنار هم قرار بگیرند.
*یعنی شبیه آقای هاشمی در دهه 60 شود؟
من فکر میکنم الان آقای دکتر روحانی و دکتر لاریجانی میتوانند نقش بسیار موثری در تعادلبخشی نیروها داشته باشند.
*آقای دکتر روزنامه ها با گرایش های مختلف فردای انتخابات همگی از پیروزی طیف و جناح خود خبر می دادند .به نظر شما از نظر ترکیب کلی مجلس کدام طیف و جناح پیروز شده است ؟
من فکر میکنم عقلانیت و اعتدال برنده شد. ما نیروی اصولگرای معتدل کم نداریم، نیروهای اعتدالی به معنای مسیر آقای روحانی و حزب اعتدال و توسعه را هم داریم. نیروهای اصلاحطلب اعتدالی هم داریم. البته نیروهای یک مقدار تند دوطرف راهم داریم. ولی به نظر من افراد تندروی دو طرف بسیار کم هستند. مردم نشان دادند که دنبال آرامش و توسعه اقتصادی و از بین رفتن مشکلات کشور هستند.
*شما یک پارلمانیست باتجربهاید. بنابراین می توانید به ما بگویید ترکیب فراکسیونی مجلس آینده چگونه خواهد بود .در واقع می خواهم بپرسم آقای لاریجانی با کدام گرایش فراکسیون تشکیل می دهد ؛ اصلاح طلبان یا اصولگرایان؟
البته پیشبینی کمی سخت است اما آنچه من مطلوب میدانم این است که ائتلافی از عقلای داخل کشور با حضور اصولگرایان معتدل، اعتدالیهای طرف دولت و اصلاحطلبان معتدل شکل گرفته است. اگر ما بتوانیم در داخل مجلس، همین ترکیب را به عنوان اداره کشور حفظ کنیم، پیام بسیار روشنی برای مردم دارد. مردم از ما این را میخواهند. اگر دوباره داخل مجلس سنگربندی کردیم و به هم گلوله زدیم، غلط است. حتی اصرار دارم بر سر ریاست مجلس به هیچوجه نباید درگیر شویم، برای اینکه مردم تصور میکنند پس همه درگیریهای ما سر این صندلی هاست و ما دنبال حل مشکلات آنها نیستیم. لذا قائل هستم که این ائتلاف نانوشته و این ترکیبی که الان بین دلسوزان نظام شکل گرفته را باید داخل مجلس حفظ کنیم.
* ژورنالیسیتی اش این میشود که به همین شکلی که لیست دادید همین شکل هم فراکسیون تشکیل میدهید.
این خواسته قلبی من است. اما چقدر محقق شود را نمیدانم. چون فردا میبینید سر یک ماجرایی یک اختلافی میاندازند. الان از بیرون با مصاحبهها خیلی تلاش میکنند اختلاف بیندازند. توصیه کردیم که کسی مصاحبه نکند، حتی در مورد ریاست مجلس هم کسی حرفی نزند. ریاست مجلس را میشود در یک فرآیندی حل کرد.
*با شناختی که از افراد دارید فکر می کنید از آن فراکسیون چه کسی لیدر شود؟
شاید آقای ذوالنور یا دهقان.
*آقای دهقان سمت شما نمیآید؟
آقای دهقان آدم معتدلی است ولی در عین حال نمیدانم. شاید آقای ذوالنور بخواهد این کار را بکند.
*راجع به هیاترئیسه بفرمایید. آقای عارف 90 و خردهای رای دارد. در کل اصلاحطلبان وضعشان بد نیست. ولی جالب است که عقلای اصلاحطلب میگویند ما اصلا نباید راجع به ریاست عارف حرف بزنیم و باید روی آقای لاریجانی تمرکز کنیم .سوال این است که چرا اصلاحطلبان آقای لاریجانی را ترجیح می دهند ؟
واقعیت این است که یک مسیر عقلانیتی در کشور ایجاد شده و این مسیر روزبهروز درحال تقویت است. اینها برگرفته از یک عقلانیت در داخل جامعه است. من اصلا بدون اینکه بخواهم جانبداری کنم، عرض میکنم که اینها همه نشاتگرفته از یک عقلانیت است و باید به این جامعه آفرین گفت که نخبگانش به یک عقلانیتی میرسند که ما باید با هم تعامل و کار کنیم. ما دیگر نباید نگاههای تنگنظرانه و حتی آن مرزبندیهای خیلی تنگنظرانه را داشته باشیم. این تنگنظریها تا کنون برای این جامعه آفت شده است.
*آیا شما از برخی اظهارنظرهای منتخبان اصلاح طلب این نگرانی را ندارید که به نوعی یک مجلس شبیه پارلمان ششم تشکیل شود ؟
نه، اصلا. اجازه بدهید یک مطلب را بگویم . یک روز حزب اعتدال و توسعه جلسهای گذاشت و ما 30 نماینده تهران را جمع کرد. 10 تا 15 نماینده یا بیشتر صحبت کردند، اندک مسائل تند هم توسط برخی مطرح شد ولی در کل آن جلسه مملو از عقلانیت بود. واقعا صحبتهای آن روز دوستانمان خوب وجالب بود. مثلا آقای حضرتی یا وکیلی که الان آمدهاند، نیروهای پختهای هستند. بالاخره خودِ آقای عارف یک سیاستمدار اخلاقی است. شاید برخی باورشان نشود اما همان روز که جلسه داشتیم آقای عارف سعی میکرد قبل از اذان بتواند صحبت کند. ولی سه دقیقه قبل از اذان نوبت ایشان شد، گفت دیگر ما صحبت نمیکنیم و میرویم برای نماز. شاید بیرون خیلیها باورشان نشود که اینگونه رفتار میشود. حتی در مقابل اصرار حضار گفتند نه، اول نماز. بعد گفت حالا سر میز ناهار چند دقیقه صحبت میکنم. میخواهم بگویم این خطکشیهایی که راجع به برخی آدمها داریم، غلط است.
*به نظر شما آقای لاریجانی رئیس میشود؟
بحث ریاست به نظرم فرعی است.
*اصلاحطلبان برای سال 96 نامزد میدهند؟
نه، من فکر میکنم روی آقای دکتر روحانی اجماع میکنند.
*اصولگرایان نامزد میدهند؟
اصولگرایان دفعه قبل 5 نامرد دادند.
*ممکن است آقای روحانی یک دوره ای شود؟
نه، من فکر میکنم این انتخابات مجلس نشان داد که دو دورهای است. البته دوستان فکری دیگری داشتند، دنبال بنیصدرسازی بودند.
*آقای روحانی دنبال ترمیم کابینه هم هستند؟ میگویند خیالش از مجلس راحت شده و حالا میتواند این کار را بکند.
نمیدانم.
*توصیه میکنید؟
صلاح مملکت خویش خسروان دانند. آقای روحانی باید ببیند اگر با آدمهایی نمیتواند کار کند و ضعفهایی دارند، ترمیم کند. ولی فرصت زیادی هم نیست. کشور تا 7 خرداد در تبوتاب هیاترئیسه مجلس است. تقریبا تا 20 خرداد همه ترکیب مجلس مشخص شده و مسئولیتها توزیع میشود. از اوایل تیر انتخابات ریاستجمهوری در کشور کلید میخورد لذا دیگر همه بحث کشور در همین درگیرها و رقابتها و انتخاباتها گرفته میشود.
۱۳۹۴/۱۰/۰۴
گزارش روزنامه بهار از آرایش انتخاباتی اصولگرایان: همپیمانی با افراطیها برای کسب ۱۱درصد مجلس
تلاش برای رسیدن بهائتلاف، دغدغه این روزهای جناحی است که هشت سال، سکاندار تمام نهادهای کشور بود تا پس از 24خرداد و با تغییر رنگوبوی پاستور، نگران کرسیهای بهارستان باشد. روزهای بعد از ریاستجمهوری یازدهم سیدرضا تقوی جلسات همگرایی اصولگرایان را کلید زد؛ جلساتی که بهگفته خودش با ماموریت ازسوی مهدویکنی، دبیرکل وقت جامعه روحانیت مبارز، شکل گرفت؛ هرچند مرحوم مهدویکنی دیگر از اصولگرایان و پروژههای اتحادشان دل خوشی نداشت. جلسات همگرایی تا جایی پیش رفت که اولین همایش اصولگرایان را برگزار کنند، اما سخنران آن مراسم کسی نبود جز محمدتقی مصباحیزدی که عامل اصلی افتراق اصولگرایی در انتخابات گذشته مجلس به شمار میرفت. مصباحیزدی و فرزندان معنویاش درقالب جبهه پایداری اگرچه اقلیت مجلس نهم را تشکیل میدادند، مواضع افراطیشان تا جایی پیش رفت که خود اصولگرایان آنها را تندرو میدانستند. حمایتهای این جریان از احمدینژاد حتی در روزهایی که خود اصولگرایان هم از رئیس دولت نهم و دهم اعلام برائت میکردند و از رویکارآوردن او پشیمان شده بودند، باعث شد تا جبهه پایداری به سنگر تفکر احمدینژادی در مجلس بدل شود. همین سنگرسازی بود که بیشترین اصطکاک را با علی لاریجانی ایجاد کرد. ماجرای یکشنبه سیاه و بازشدن پای نوار احمدینژاد به مجلس که از جلسه خصوصی سعید مرتضوی و برادر کوچکتر علی لاریجانی حکایت میکرد دعواهای پایداریها بر سر استیضاح وزیر علوم دولت روحانی، درگیری بر سر برجام و حمله به رئیسمجلس، همهوهمه، باعث شده بود زخم پایداری بر دل لاریجانی و یارانش در مجلس عمیقتر شود.
بااینحال نزدیکشدن به انتخابات مجلس برای روشنشدن سرنوشت چهارساله دومین نهاد انتخابی کشور اصولگرایان را بر آن داشت تا کمی جدیتر راههای بقا در بهارستان را مرور کنند. آخرین روزهای گرم تابستان محمدرضا باهنر دربرابر شکلگیری شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان، خبر از تشکیل شورای هماهنگی اصولگرایی داده بود. قرار بود این شورا مهرماه تشکیل شود که این وعده آنقدر محقق نشد تا زمستان از راه برسد، اما غلامعلی حداد عادل، رقیب علی لاریجانی بر سر کرسی مجلس اصولگرا، خودش آستینها را بالا زد و جلسات هشتنفرهای را در خانهاش شکل داد تا بعد از آن با نامهنگاری با شیخ محمد یزدی و محمدعلی موحدی کرمانی شورای ائتلاف شکل بگیرد، اما نامهنگاری از چهرههای اول جامعتین فراتر رفت و ضلع سومی بهنام مصباحیزدی همگیرنده این نامهها بود؛ کسی که فرزندان معنویاش، بزرگترین عامل شکاف اصولگرایی محسوب میشدند.
البته همان زمان که حداد عادل، چهرههایی چون نبی حبیبی، علیرضا زاکانی، حسین فدایی، اسدالله بادامچیان، محمدصادق محصولی و مرتضی آقاتهرانی را دعوت میکرد، غلامرضا مصباحیمقدم، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز، معتقد بود حداد عادل در جایگاهی نیست که دعوتکننده کل شخصیتها و احزاب و جمعیتهای اصولگرا باشد؛ بااینحال حداد با همان جایگاهش نقش سخنگوی شورای ائتلاف اصولگرایی را برعهده گرفت.
بعد هم برخی رسانههای اصولگرا خبر از اضافهشدن علی لاریجانی، محمدباقر قالیباف و علیاکبر ولایتی به ائتلاف را منتشر کردند، خبرگزاری تسنیم همان زمان مدعی شد علی لاریجانی تمام جمعهای انتخاباتی را که پیشازاین در آن حضور داشت، منحل کرد و بهائتلاف اصولگرایان پیوست.
این خبر مدعی شده بود: «علی لاریجانی بر همین مبنا، ائتلافهایی را که سابقا در آن حضور داشت منحل کرده است؛ گروه چهارنفرهای که با حضور علی لاریجانی، مقتدایی، علیاکبر ناطقنوری و علیاکبر ولایتی برای چند نوبت تشکیل جلسه داده بود رسما جلسات خود را پایان داد.»
اما چیزی از انتشار این خبر نگذشته بود که کاظم جلالی، رئیس فراکسیون رهروان ولایت و از نزدیکان علی لاریجانی، این خبر را تکذیب کرد و گفت: باید توجه کرد این مباحث فضاسازیهای رسانهای است و درعالم واقعی سیاست، اتفاق خاصی نیفتاده است. یاران لاریجانی در مجلس، درقالب فراکسیون رهروان ولایت هم خیلیزود جلسهای فوقالعاده تشکیل دادند و بهصورت قاطع تصمیم گرفتند بههیچ عنوان بهائتلافی با حضور پایداریها نپیوندند.
البته تکذیبها فقط درمورد لاریجانی نبود؛ حسین قربانزاده، دبیرکل جمعیت پیشرفت و عدالت ایران اسلامی، هم چند روز قبل در گفتوگو با «بهار» تاکید کرد: قالیباف نه در جلسه سیاسی حضور پیدا کرده و نه به هیچ ائتلاف و جریان سیاسی برای انتخابات مجلس پیوسته است.
قربانزاده گفته بود: «شایعات مطرحشده صرفا تلاش برخی دوستان برای ایجاد موج خبریای برای تحقق وحدت حداکثری است که البته این تلاش ستودنی است، اما بهتر است بهجای اینهمه پشتکار برای ایجاد نمایش اتحاد، به فکر اصلاح روندها و فرآیندهای اشتباه برای تحقق وحدت واقعی اصولگرایانه باشیم.»
بااینحال تلاش برای رسیدن بهائتلاف در حالی صورت میگیرد که بیشترین جلسات انتخاباتی اصولگرایان در طول یکسال گذشته میان حزب موتلفه اسلامی بهعنوان جناح راست سنتی با جبهه پایداری و جمعیت ایثارگران بود که دراین میان جمعیت رهپویان هم جمعیت ایثارگران را نماینده خود دراین جلسات عنوان کرد. کافی است نامهایی چون حسین فدایی، علیرضا زاکانی، روحالله حسینیان، حمید رسایی و الیاس نادران، پرویز سروری، مهدی کوچکزاده و چند نام دیگر از این طیف را کنار هم قرار دهیم تا وزن تندرویهای اصولگرا در پروژه ائتلاف روشن شود. هرچند پایداریها یکبار در انتخابات مجلس نهم زیر کاسه ائتلاف زده بودند و فهرست جداگانه ارائه دادند حالا برخی جریانهای محافظهکار سنتی با استدلال تغییر پایداریها و برائت آنها از احمدینژاد دوباره تن بهاین جریان تندرو میدهند؛ این در حالی است که چهرههایی چون روحالله حسینیان، از اعضای پایداری، همچنان بر طبل حمایت از احمدینژاد میکوبند و شرایط حکایت از عقبنشینی راست سنتی دربرابر افراطیها دارد؛ چراکه الگوی مورد تاکید اصولگرایان مبنی بر محوریت جامعتین جای خود را به سه ضلعی جدیدی با شرکت محمدتقی مصباحیزدی پدر، معنوی پایداریها داده است. بااینحال یاران لاریجانی هنوز تن بهاین عقبنشینی ندادهاند و اسماعیل جلیلی عضو فراکسیون رهروان ولایت مجلس به ایسنا میگوید: پیوستن فراکسیون رهروان بهائتلاف اصولگرایان توجیهکننده عملکرد برخی جریانهای تندرو حاضر دراین ائتلاف بوده است و بههمین دلیل فراکسیون تصمیم گرفته بهائتلاف نپیوندد.»در این میان، جریان افراطی در انتخابات ریاستجموری یازدهم توانست 11درصد آرای جامعه را در سبد نامزد مورد نظر خود تضمین شده ببیند و با اتکا به همان، خود را برای کارزار هفتم اسفند آماده میکند. بهنظر میرسد گروهها و جریانهای اصولگرایی که در طول سالهای گذشته نسبت به منافع ملی عملکرد نامناسبی داشتند و در روزهای پس از 24خرداد، چوب لای چرخ دولت یازدهم گذاشتند، با علم به پایگاه اجتماعی ضعیف، سعی خواهند کرد در پروژهای موسوم بهائتلاف، با تندادن بهسازوکارهای انتخاباتی پایداریها، مثل محوریت مصباحیزدی، نام خود را در سبد 11درصدی این جریان برای انتخابات هفتم اسفند بگنجانند و از گذرگاه تنگ افراطیها خود را به کرسیهای بهارستان برسانند.
۱۳۹۴/۱۰/۰۴
کاظم جلالی: اجازه بدهید آقای دکتر لاریجانی خود مواضعش را [در مورد پیوستن به ائتلاف اصولگرایان] تبیین کند
به گزارش خبرگزاری خانه ملت به نقل از ایسنا؛ کاظم جلالی در خصوص انتشار اخباری به نقل از ترقی، عضو شورای مرکزی جمعیت موتلفه اسلامی از پیوستن لاریجانی به ائتلاف اصولگرایان گفت: ضمن احترام به آقای ترقی در تعجبم که چرا ایشان آنقدر از طرف دیگران صحبت میکند و بدون این که در جریان ریز مسائل باشند مرتب اظهارنظر میکند.
وی افزود: بهتر است جناب آقای ترقی در مورد خود و تشکلشان و مسائل مربوط به خودشان صحبت کنند.
رییس فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت همچنین گفت: آقای دکتر لاریجانی هیچ سخنگویی ندارد و در هر زمینهای که لازم باشد اظهارنظر میکند. ایشان زبان گویا دارد و تریبون هم در دست آقای دکتر لاریجانی است.
جلالی تاکید کرد: تنها خواهشی که میتوانم از دوستان داشته باشم این است که درمورد دیگران اجازه دهند که خودشان مواضعشان را تبیین کنند و سخنگویی خودشان را به عهده داشته باشند.
بر اساس این گزارش ترقی، عضو شورای مرکزی جمعیت موتلفه در گفتوگو با ایسنا از پیوستن قالیباف و لاریجانی به ائتلاف اصولگرایان خبر داده بود.
۱۳۹۴/۰۴/۱۶
کاظم جلالی: جمهوری اسلامی در هر حالت پیروز میدان مذاکره است
رئیس فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت با تاکید بر این که جمهوری اسلامی در مذاکرات به دنبال حل مسائل است گفت که ایران در هر حالت پیروز میدان مذاکره است .
کاظم جلالی اظهار کرد: از آنجا که جمهوری اسلامی مذاکرات را با یک منطق و بر اساس عقلانیت ادامه داده است بیتردید این مسیری است که در هر صورت پیروز میدانش جمهوری اسلامی خواهد بود چون ما در مذاکرات اتمام حجتی در عرصههای داخلی و خارجی انجام دادیم و نشان دادیم اهل لجبازی و ستیزه جویی نیستیم و به دنبال حل و فصل مسائل هستیم.
وی ادامه داد: ایرانیان ملتی هستند که با هر گونه زیاده خواهی مخالف بوده و در برابر آن میایستند که مقاومت 36 ساله مردمانمان در پای آرمانهای انقلاب نمونه این مدعاست که زیر بار زیاده خواهی نخواهند رفت.
این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در ادامه خاطر نشان کرد: با این شرایط اگر مذاکرات به نتیجه نرسد بیتردید زیاده خواهیهای طرف مقابل باعث بروز مشکل در مذاکرات شده است از طرف دیگر اگر مذاکرات به نتیجه برسد جمهوری اسلامی ضمن ادامه برنامههای هستهایاش با منطق استفاده صلح آمیز انرژی هستهای از ظرفیتهای خود برای حل و فصل مسائل منطقهای و بینالمللی استفاده خواهد کرد.
جلالی تاکید کرد: دنیا امروز فهمیده که اگرایران قرار بود مذاکرات را ابتر بگذارد از ابتدا مذاکره نمیکرد ما به دنبال به نتیجه رسیدن مذاکرات هستیم ولی در عین حال هیچگاه زیاده خواهی را بر نمیتابیم.
وی همچنین با تاکید بر این که تیم مذاکره کننده هستهای با تمام توان و همت و شجاعت و با داشتن عقلانیت و درایت مذاکرات را مدیریت میکند افزود: باید به تیم مذاکره کننده دست مریزاد و خسته نباشید گفت .
رئیس فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت با بیان اینکه مقام معظم رهبری دولت ، مجلس و مردم از تیم مذاکره کننده حمایت میکنند و خواهند کرد گفت: اعضای تیم مذاکره کننده سرداران جبهه دیپلماسی جمهوری اسلامی علیه زیاده خواهیهای قدرتهای بزرگ هستند.
جلالی همچنین با تاکید بر این که بیانات مقام معظم رهبری در قبل و حین مذاکرات چراغ راهنما و حرکت تیم مذاکره کننده بوده است گفت: رهبر معظم انقلاب با درایت و اهتمام ویژه عملا مذاکرات را به سمت صلاح و حرکت صحیح با حفظ خطوط قرمز نظام و بیان مطالبات کشور راهبری کردند.
وی ادامه داد: بیتردید نقش ایشان بی بدیل بوده است، موضوعی که برخی از کشورهای غربی نیز به آن اذعان کردند مبنی بر این که رهبری با هوشمندی و تیزبینی و طراحی دقیق مطالبات را درزمانی مناسب مطرح کردند و مصالح و منافع ملی را مد نظر قرار دادند.
این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در مورد موضوع برگشت پذیری تحریمها در توافق احتمالی گفت: برگشتپذیری باید متناظر باشد یعنی هرگونه برگشت پذیری میتواند به شکل طرفینی باشد قطعا جمهوری اسلامی باید بتواند برنامههای خود را به سمت برگشتپذیر بودن سوق دهد وطبیعی است که غربیها نیز باید در این موافقت نامه به صورت شفاف حرکت کند.
جلالی در پایان تاکید کرد: هرگونه ابهام گویی و چند ضلعی حرف زدن میتواند عملا آینده تفاهم نامه احتمالی را با چالش مواجه کند. با این حال امیدوارم توافق عادلانه جامع و شامل حاصل شود.
۱۳۹۴/۰۲/۳۱
کاظم جلالی: نایب رییس
انتظار میرود که فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت نیز گزینههایی را برای رقابت مطرح کند. خبرهایی از معرفیکاظم جلالی و احمدرضا دستغیب مطرح است، ولی ظاهراً هنوز فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت در این زمینه به جمعبندی نرسیده است.
یافت نشد