چالشهای انتخاباتی اصولگرایان
جناح اصولگرا که در ساختار قدرت بیشترین سهم را از آن خود کرده است، در حال حاضر اکثریت کرسیهای مجلس نهم را در دست دارد و جناح نزدیک به رهبر جمهوری اسلامی محسوب می شود. این جریان بعد از مدتها بحث و گفتگو در درون خود به ارایه یک لیست ائتلافی در تهران دست پیدا کردند که در عین حال با نارضایتی بخشهایی از جناحهای اصولگرا روبرو شده است.
در انتخابات مجالس هشتم و نهم که با حضور دولت احمدینژاد درقدرت و اداره انتخابات مجلس توسط دولت او و البته بخاطر عدم مشارکت جدی اصلاحطلبان، اصولگرایان دغدغه کمی بابت پیروزی در انتخابات داشتند. اما اکنون با توجه به فضای انتخاباتی نیمه رقابتی کنونی که برایند حضور دولت روحانی در قدرت و اجرای برجام و همچنین مشارکت انتخاباتی نسبتا فعال جریانهای اصلاح طلب و میانه رو، اصولگریان با چالشهای جدیدی روبرو شدهاند.
هدف گذاری انتخاباتی اصولگرایان و چالش تکرار مجلس ششم
اصولگرایان از همه اهرمهای قدرت خود استفاده کردهاند تا بتوانند به اهداف انتخاباتی خود دست یابند و به چند دلیل باید در انتخابات دوگانه پیش رو پیروز شوند. آنها معتقدند که درمورد مجلس شورا به هیچ عنوان نباید بازی را واگذار کنند و خط قرمز آن است که مجلس شورا در دست اصلاح طلبان و هواداران دولت بیفتد و تجربه رویارویی مجلس با نهاد رهبری در مجلس ششم تکرار شود. حدادعادل اخیرا گفته بود که صدای پای مجلس ششم را از تبلیغات کاندیداها میشنود.
اصولگرایان با دستیابی به مجلس دو هدف عمده را دنبال میکنند: آنها میخواهند مجلس نقش سرعت گیر و مهار کننده دولت روحانی را بازی کند تا در صورت زیاده خواهی و یا ائتلاف با نیروهای بیرون سیستم و یا بسیج طبقه متوسط از طریق نهادهای قانونی، سیاست مهار همه جانبه دولت تکمیل شود. علاوه بر این در صورت پیروزی روحانی در انتخابات بعدی عملا دولت درون دست اندازهای مجلس زمینگیر و جاذبه اجتماعی و سیاسیاش نزد طبقه متوسط کم رنگ شود.
همچنین به دست گیری مجلس مشوق برای نفوذ و پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آینده خواهد بود و با کنار گذاشتن روحانی دغدغه خاطر آنها رفع خواهدشد.
روشهای مقابله و مدیریت پروژه
برای جلوگیری از این وضع نسبت به تجربه گذشته چند طرح مطرح گردیده است:
نخست آنکه جناح اصولگرا معتقد است با توجه به سرانجام رسیدن توافق هستهای، محدودسازیهای انتخاباتی چندان بازتاب بینالمللی نخواهد داشت و یا هزینهای برای نظام ایجاد نخواهد کرد. انتخابات مجلس هفتم که بعد از بیانیه سعد آباد انجام گرفت علیرغم رد صلاحیتهای گسترده و حتی استعفای دسته جمعی نمایندگان و تحصن آنان، چندان مورد توجه جامعه بینالمللی و حتی جامعه مدنی ایران قرار نگرفت و در نتیجه این حذف با کمترین هزینه صورت گرفت. در انتخابات فعلی نیز شورای نگهبان که همه اعضایش متعلق به جناح اصولگرا هستند و بیشترین سهم را در پیشبرد این پروژه و پیروزی اصولگرایان به عهده دارد، با حذف چهرههای اصلی اصلاح طلبان و اعتدالیون راه را برای پیروزی آنها هموار میکند. شاید آنها بعد از تجربه اعتراضات خیابانی سال ۸۸ به این نتیجه رسیدهاند که بهترین راه کنترل انتخابات پرداخت هزینه قبل از برگزاری آن از طریق رد صلاحیت کاندیداها است که احتمال بروز اعتراض خیابانی را کاهش میدهد.
[بیشتر بخوانید: چالشهای انتخاباتی اصلاحطلبان]
علاوه بر این کاهش مشارکت مردم در انتخابات مجلس در شهرهای بزرگ به نفع اصولگرایان خواهد بود و در شهرستانها و شهرهای کوچک نیز رقابتهای محلی و شخصی بر رقابتهای سیاسی سایه می اندازد و کاهش مشارکت معناداری ایجاد نمی شود.
هم چنین در وضعیت کنونی سپاه به لطف وضعیت تشکیلاتی و منابع مالی و نفوذی که در هیاتهای اجرایی و وزارت کشور دارد میتواند حدود هفتاد تا هشتاد نماینده نزدیک به خود را در مجلس داشته باشد که این میتواند حلقه اصولگرایان را منسجمتر سازد.
چالش افزایش انشقاق درون جناح اصولگرا
جناح اصولگرا علیرغم امکاناتی که در اختیار دارند، از جنبه سیاسی و فکری نتوانستند به انسجام لازم برسند و این انتخابات انشقاق تشکیلاتی آنها را افزایش داده و در صورت عدم تکرار پیروزی انتخابات مجلس نهم با اختلافات بیشتری روبرو خواهند شد. در ائتلاف تشکیلاتی اصولگرایان سهم روحانیت مبارز در معرفی کاندیداها کم شده است. علاوه بر این با افزایش سهم جریانات تندرو بخشهایی از جریان حامی علی لاریجانی، که به فراکسیون رهروان ولایت معروفند، در این ائتلاف شرکت نکردند و خود لاریجانی نیز حاضر نشد اینده سیاسی خود را با هویت این ائتلاف گره بزند و دو تن از نزدیکان وی نیز در لیست اصلاح طلبان تهران قرار گرفتند. علاوه بر این بخشهایی از جریانات اصولگرا که پیش بینی میکنند روحانی بار دیگر رییس جمهور خواهد شد خود را به دولت روحانی نزدیک ساخته و از جریان اصولگرایی به رهبری حدادعادل فاصله گرفتهاند.
به هرحال شکست لیست اصولگرایان در شهرهای بزرگ به ویژه تهران که احتمالش فزونی گرفته است، از وزن سیاسی آنها در مجلس خواهد کاست و رویای هشت ساله حدادعادل برای دستیابی به ریاست مجلس را دو باره به باد خواهد داد. در این صورت بخشهای بیشتری از اصولگرایان مجلس به جناح لاریجانی و دولت روحانی خواهند پیوست.